صدای ومدام

ریشه اصلی مشکلات و ناکامی‌های اقتصاد ایران در کجاست؟


نه میتوان تحریم ها را نادیده بگیریم و نه سو مدیریت را و نه وضعیت موجود را.

در سالهای گذشته کارشناسان مکاتبات متعددی با رؤسای مختلف جمهور کرده‌اند و توصیه‌های لازم را داده‌اند ولی متاسفانه معمولاً از دولت‌های حاکم در چند دوره اخیر هیچ بازخورد و توجه مناسبی در مورد بحث بهبود معیشت مردم به آن معنا و مفهومی که لازم است و توصیه اکید اقتصاد دانان بوده‌است، نشده‌است. از طرفی دیگر در چندسال گذشته بعد از آنکه تحریم‌ها به صورت جدی خود را نشان دادند، لرزش‌های این اقتصاد لرزان که به دلیل سو مدیریت به وجود آمده است در سفره مردم نمایان شد، پس طبیعتاً اسم و بار روانی تحریم‌ها تاثیر گذار خواهد بود و واقیعت آن چیزی است که در سفره مردم دیده می‌شود.

باید تصمیم بگیریم که که کشوری با اقتصاد آزاد و بازار آزاد باشیم و یا یک کشور سوسیالیستی باشیم،در هر حال اگر بخواهیم ایدئولوژیک عمل کنیم باید تصمیم خود را بگیریم زیرا نمیتوان ملغمه‌ای از همه اینها بود.

اما بحث تحریم‌ها را نمیتوان نادیده گرفت زیرا تحریم‌ها باعث از بین رفتن شفافیت شده‌اند و وقتی شفافیت از بین برود تمام تلاش بر آن است که رد پول گم بشود و زمانیکه رد پول گم بشود نمیتوان فهمید که برای چه میزان از درآمد کشور چه اتفاقی افتاده‌است.

مردم عامه طبیعتاً قادر به صادرات و واردات نیستند پس طبیعتاً آنها بازخورد تصمیمات دولت یا حاکمیت را می‌گیرند.

بخشی از اقتصاد دست دولت است و میتوان از طریق دولت پیگیری شود اما همه‌ی اقتصاد، دولت نیست. بخشی از اقتصاد حاکمیت است و درمورد این قسمت از اقتصاد نمی‌توانیم جواب سوال هایمان را دقیق بگیریم و بخشی از آن موضوع FATF است که به نظر می‌رسد در اسپانیا در حال بررسی است.

عنوان ماژول

توضیحات ماژول در این قسمت قرار میگیرد

نام آلبوم:

عنوان ماژول

توضیحات ماژول در این قسمت قرار میگیرد

به بهانه مکانیزم ماشه و تحریم‌ها، حق واگذاری معادن را بدون ارزشگذاری استاندارد نداریم.



شهرام شریعتی

مدیرعامل و رئیس هیات مدیره مؤسسه ارزشگذاری منابع، ذخایر و دارائی‌های معدنی ایرانیان


سالهاست که در مطبوعات و جلسات اعتراض و نگرانی از علت نامشخص پایین کشیده شدن کرکره معادن به بهانه‌هایی همچون مشکلات محیط‌زست، منابع طبیعی، موانع صادراتی، خام فروشی و... همچنین ورود هلدینگ‌های غیرتخصصی به بخش معدن و خطر پولشوئی در معادن به وضوح اعلام شده است و متاسفانه تا امروز هیچکس نه تنها توضیحی را ارائه نکرده است بلکه تکرار مدیران تکراری که از فیلترهای گزینشی خود ساخته عبور کرده‌اند باعث شده که به جای ارائه برنامه راهبردی، معادن را وارد روزمرگی‌های عمدی نمایند و امروز با گسترش احتمالی تحریم‌ها و خطر فعال شدن مکانیزم ماشه (اسنپ بک) مدیران کشور ممکن است برای امرار معاش و کشورداری مجبور شوند سایر ثروت‌های ملی به جز نفت را به عنوان دارائی، واگذار نمایند و از محل منافع آن، کشورداری کنند. کاری که سالها با نفت و محصولات نفتی تجربه کرده‌اند ولی این بار نفتکش‌های سایه، بارآن را بر دوش نخواهند داشت، بلکه شرکت‌های چینی درجه سوم و چهارم این امر را به عهده خواهند گرفت.

حاکمیت و دولتی که مالیات می‌گیرد و بزرگترین افتخارش یارانه بنزین و گازوئیل است در حالیکه حقوق کارگر و معلم را بر اساس میانگین جهانی پرداخت نمی‌کند، حق فروش ثروت ملی را برای مدیریت کشور ندارد. ثروت ملی باید صرف منافع ملت شود و اگر قرار است واگذاری یا بهره‌ برداری خارجی صورت پذیرد باید بر اساس موازین ارزشگذاری بین‌المللی باشد و میزان منابع، ذخایر و سرمایه‌گذاری، به صورت شفاف به مردم اعلام شود همچنین محل هزینه آنها مشخص گردد.

فعال شدن مکانیزم ماشه می‌تواند جریان واگذاری منابع طبیعی و معادن را به شرکت‌های چینی تسریع نماید و خطر خروج سرمایه طبیعی خارج از ارزشگذاری استاندارد، معادن و اقتصاد ایران را تهدید می‌کند. واگذاری‌های احتمالی می‌تواند نشانه عمدی بودن سخت‌گیری و عدم تسهیل قوانین معدنی را در سالهای گذشته برای بهره‌برداری آنها در دوران سخت تحریمی افزایش دهد که این نیاز به شفافیت‌سازی حاکمیت و دولت، همچنین سازمان‌های بازرسی متولی دارد. باید مشخص گردد سخت‌گیری‌های گذشته بخشی از برنامه کشورداری بوده یا به نوعی اشتباهات مدیریتی باعث این امر شده است. هرچند که نظر شخصی بنده این است که حاکمیت می‌دانسته که برای روز مبادا به معادن و منابع دست نخورده نیاز دارد.

عنوان ماژول

توضیحات ماژول در این قسمت قرار میگیرد

بررسی فرایند ارزش‌گذاری معادن و دارایی‌های معدنی و نقش مؤسسات تخصصی در حوزه ارزش‌گذاری معادن


سمیه تیموری

مدیریت آموزش در مؤسسه ارزشگذاری منابع، ذخایر و دارائی‌های معدنی ایرانیان

منابع معدنی به‌عنوان یکی از مهم‌ترین دارایی‌های طبیعی کشورها، نقش اساسی در رشد اقتصادی، توسعه صنعتی و ارتقای سطح درآمد ملی ایفا می‌کنند. معادن، با در اختیار داشتن ذخایر ارزشمند فلزی و غیرفلزی، می‌توانند زمینه‌ساز جذب سرمایه‌گذاری‌های داخلی و خارجی، توسعه مناطق کمتر برخوردار، و ایجاد اشتغال پایدار باشند. در این میان، تعیین ارزش واقعی معادن از اهمیت ویژه‌ای برخوردار است؛ چرا که بدون یک برآورد دقیق، شفاف و مبتنی بر اصول علمی از ارزش دارایی‌های معدنی، امکان برنامه‌ریزی صحیح برای توسعه و بهره‌برداری بهینه فراهم نخواهد شد.

فرایند ارزش‌گذاری معادن، ابزاری کلیدی در تصمیم‌گیری‌های اقتصادی و مالی برای دولت‌ها، سرمایه‌گذاران، بانک‌ها و شرکت‌های معدنی به شمار می‌رود. یکی از عوامل تأثیرگذار بر رغبت سرمایه‌گذاران داخلی و خارجی به سرمایه‌گذاری در بخش معدن، ارائه گزارش‌های شفاف، غیرمغرضانه و بر مبنای دستورالعمل‌های بین‌المللی با تعاریف و اصطلاحات قابل‌فهم برای کلیه خوانندگان و مورد پذیرش در سطح دنیا است. این فرایند نه‌تنها در خریدوفروش دارایی‌های معدنی، بلکه در زمینه‌هایی مانند ارزیابی دارایی شرکت‌ها، محاسبه ریسک، تحلیل اقتصادی پروژه‌های اکتشافی و بهره‌برداری و دریافت تسهیلات بانکی نیز نقش مهمی را ایفا می‌کند.

باتوجه‌به ماهیت پیچیده معادن که شامل جنبه‌های فنی، اقتصادی، حقوقی و زیست‌محیطی است، ارزش‌گذاری صحیح آن‌ها نیازمند استفاده از روش‌های علمی و داده‌محور، به‌کارگیری نرم‌افزارها و مدل‌های پیشرفته، و بهره‌مندی از دانش کارشناسان خبره است. همچنین، وجود نهادها و مؤسسات تخصصی در سطح ملی و بین‌المللی که استانداردها و رویه‌های مشخصی را در این حوزه تدوین و اجرا می‌کنند، در ارتقای کیفیت فرایند ارزش‌گذاری بسیار مؤثر بوده است.

این گزارش باهدف بررسی فرایند ارزش‌گذاری معادن، معرفی روش‌ها و استانداردهای متداول، تحلیل نقش مؤسسات تخصصی در این زمینه، و ارائه تصویری جامع از چالش‌ها و فرصت‌های پیشرو تدوین شده است.


برای مشاهده ادامه مطلب اینجا کلیک کنید

رکورد 10 درصدی تجارت خارجی ایران بعد از جنگ 12 روزه


وقتی مردم درباره واقعیت ها سردرگم هستند و سؤالشان این است که در آینده چه می‌شود، برنامه ریزی خاصی نمی توانیم بکنیم. اتفاقاتی که در این روزها می افتد نوعی استراتژی است که سالها برای آن برنامه ریزی شده است. مکانیسم ماشه موضوع جدی است که ممکن است در چند روز آینده اتفاق بی افتد و ما هنوز جنگ را پشت سر نگذاشته ایم و ممکن است با تهدیدهایی که ترامپ در چند روز گذشته کرده، جنگ ادامه داشته باشد. با وجود عدم شفافیت و عواملی چون مکانیسم ماشه، تحریم ها، اف ای تی اف و ... اقتصاد ایران به هیچ وجه چشم انداز مناسبی ندارد.

عنوان ماژول

توضیحات ماژول در این قسمت قرار میگیرد

نام آلبوم: رکورد 10 درصدی تجارت خارجی ایران بعد از جنگ 12 روزه

عنوان ماژول

توضیحات ماژول در این قسمت قرار میگیرد

فراواقعیت

بحران هویتی در بخش اکتشاف و معدن


بهمن رشیدی

رئیس شورای سیاستگذاری موسسه ارزشگذاری منابع، ذخایر و دارایی‌های معدنی ایرانیان

 

"فراواقعیت" یا " Hyperreality" مفهومی است که نخستین بار توسط ژان بودریار، فیلسوف و نظریه‌پرداز فرانسوی، مطرح شده است. در فراواقعیت، مرز میان "واقعیت" و "بازنمایی واقعیت" از بین می‌رود. یعنی نشانه‌ها، تصاویر، و شبیه‌سازی‌ها  نه تنها واقعیت را بازتاب نمی‌دهند، بلکه خودشان جای واقعیت را می‌گیرند و حتی از آن واقعی‌تر به نظر می‌رسند! به عبارت دیگر "نمایش" و "بازنمایی" از خود واقعیت مهم‌تر و معتبرتر می‌شوند.

ایران به دلیل جایگاه زمین‌شناسی ویژه، یکی از کشورهای غنی از نظر منابع معدنی است و پتانسیل معدنی ایران قابل‌توجه و ارزشمند است، اما ارائه آن باید بر اساس داده‌های معتبر و بدون اغراق باشد. تنها با ایجاد توازن بین جذابیت ارائه و واقعیت زمین‌شناسی می‌توان اعتماد سرمایه‌گذاران داخلی و خارجی را جلب و حفظ کرد. با این حال، در بسیاری از گزارش‌ها و سخنرانی‌ها، تصویر ارائه‌شده از این پتانسیل گاهی فراتر از واقعیت موجود است. این پدیده، که می‌توان آن را از منظر "فراواقعیت" تحلیل کرد، زمانی رخ می‌دهد که بازنمایی‌های گرافیکی، آمارهای کلی و مقایسه‌های غیرمستند با کشورهای پیشرفته معدنی، چنان قانع‌کننده جلوه می‌کنند که فاصله بین واقعیت و تصویر ارائه‌شده نادیده گرفته می‌شود. پتانسیل معدنی ایران اغلب در سطح داخلی با عباراتی همانند "بهشت مواد معدنی" ،دارا بودن "۷ درصد ذخایر معدنی جهان" و نقل آمار کلی "۷۰ نوع ماده معدنی" یا امثال آن. اما این ارقام اغلب بدون تفکیک بین نوع منابع و ذخایر معدنی و بدون اشاره به کیفیت و شاخص های فنی-اقتصادی بیان می‌شود. در حالی که بعنوان مثال سنگ آهک ، سنگ لاشه و شن و ماسه نیزجزو این آمار است. در حالیکه تفکیک معین و مشخصی بین "منابع معدنی" و "ذخایر معدنی" در فرهنگ عامه و حتی گاه در ادبیات کارشناسی نیز وجود ندارد. این داده‌ها نشان می‌دهند که هنوز بخش عمده‌ای از "واقعیت زمین‌شناسی" ایران در ناشناخته مانده است و صرف ادعاها نمی‌تواند جای عملیات اکتشاف دقیق و عملی را بگیرد.

این نوع بیان، حتی اگر در برخی شاخص‌ها درست باشد، گاهی بر پایه داده‌های خام و نامعتبر ،بدون توجه به آمارهای جهانی شکل گرفته است. در نتیجه، آنچه به‌عنوان «واقعیت معدنی ایران» معرفی می‌شود، ممکن است بیشتر یک تصویر ایده‌آل‌شده باشد تا انعکاس دقیق شرایط موجود. البته اینگونه اغراق ، پیشینه فرهنگی – تاریخی هم دارد و استفاده از تمثیل "هنر نزد ایرانیان است و بس" ، " اصفهان نصف جهان "و یا "ای ایران ای مرز پر گهر" از نمونه های شاخص است که برای همگان آشناست. شوربختانه با محدود شدن ارتباطات علمی- فنی بین المللی در بعد منطقه ای و فرا منطقه ای ، فراواقعیت  در بسیاری از بخشهای اقتصادی دیگرنیز سایه انداخته است.

در اکتشافات معدنی، فراواقعیت را می‌توان به شرایطی تشبیه کرد که داده‌ها، مدل‌ها و بازنمایی‌های دیجیتال تا حدی پررنگ و قانع‌کننده می‌شوند که جایگزین واقعیت زمین‌شناسی واقعی در ذهن تصمیم‌گیرندگان می‌شوند. در فرآیند اکتشاف، معمولاً چندین لایه داده (ژئوشیمی، ژئوفیزیک، نقشه‌های زمین‌شناسی،  تصاویر ماهواره‌ای ،مدل‌های سه‌بعدی و غیره ) تولید و با نرم‌افزارهای پیشرفته ترکیب می‌شوند. وقتی این بازنمایی‌ها بسیار زیبا، منظم و کامل به نظر می‌رسند، داده‌ها در مدل‌سازی بیش از حد ساده‌سازی یا ایده‌آل‌سازی می‌شوند، یا نقشه‌ها و مدل‌ها بیشتر بر اساس فرضیات ساخته می‌شوند تا داده‌های خام، ممکن است تیم اکتشاف بیشتر به «مدل شبیه‌سازی شده» باور پیدا کند تا به واقعیت میدانی.

  تمرکز صرف بر پتانسیل زمین‌شناسی و گاه حتی اغراق و تاکید بر این عنصرهیاهو از یک سو و از سوی دیگر سکوت درباره موانع و مشکلات قانونی ب نادیده گرفتن ریسک‌های عملیاتی و سرمایه گذاری تصویری نادرست ارائه داده و بر مهجور بودن بخش اکتشاف و معدن بیشتر می افزاید و سبب نشر ناآگاهی و انتظارات نامعقول از این بخش می شود.  چرا که اگر صرفا پتانسیل زمین شناسی و معدنی معیار باشد، سرزمینی بکر همانند افغانستان با منابع پرشمار معدنی می بایست کانون توجه و حضور شرکتهای فراملیتی معدنی باشد در حالیکه به هیچ وجه اینچنین نیست.

اخبار و آمار و اطلاعات جذاب در ظاهر عامه‌پسند هستند اما پشت آنها ضعف در اکتشاف، سرمایه‌گذاری ناکافی، و زیرساخت‌های ناکامل پنهان است. گاهی گزارش‌هایی درباره کشفیات استثنایی عناصری مانند ذخایر لیتیم و عناصر نادر خاکی  منتشر می‌شود که اگرچه جذاب‌اند، اما اغلب فاقد داده‌های فنی یا بررسی‌های میدانی معتبر هستند و یا به توسعه خیره‌کننده در زمینه استحصال برخی عناصر و مواد معدنی اشاره می شود که عملا محدود به نمونه‌سازی آزمایشگاهی است و هنوز مقیاس صنعتی ندارد.

اینگونه هیاهو در بعد داخلی سبب ایجاد انتظارات غیرواقعی در میان سیاست‌گذاران، سرمایه‌گذاران و عموم مردم و پنهان شدن چالش‌های واقعی مانند تحریم‌ها، کمبود سرمایه‌گذاری، ضعف در فرآوری و اکتشاف شده و در بعد بین‌المللی کاهش اعتماد و اعتبار گزارش‌های معدنی ایران در بازارهای جهانی را به همراه دارد. این در حالی است که کشور از نظر تولید مواد معدنی فلزی و غیر فلزی، در حال حاضر جایگاه بیستم را در سطح جهان دارد و از نظر تولید مواد معدنی حیاتی و استراتژیک نیزهیچ موقعیت شاخصی ندارد که بتوان ایران را به عنوان یک بازیگر اثر گذار در چرخه و زنجیره داد و ستد مواد معدنی دانست.

سیاست‌های شعارگونه‌ای همچون «خودکفایی» و «جلوگیری از صادرات مواد خام معدنی» که عمدتاً بدون پشتوانه عملی و برنامه‌ریزی جامع مطرح می‌شوند، در عمل چیزی جز رکود و بلاتکلیفی برای بخش معدن به همراه نداشته و نخواهند داشت. تکیه بر امید دستیابی به فناوری‌های پیشرفته استحصال و فرآوری، بدون ایجاد زیرساخت‌های علمی، سرمایه‌گذاری پایدار، انتقال دانش و تعامل واقعی با بازارهای جهانی، به معنای قفل شدن ظرفیت‌های بالقوه معدنی کشور در یک چرخه طولانی از وعده و انتظار است. نتیجه چنین رویکردی، هدررفت فرصت‌های طلایی، از دست دادن بازارهای هدف و عقب‌ماندن از رقبا خواهد بود.

در بخش صنایع معدنی، شاید تنها بتوان به تولید سیمان و فولاد به عنوان حوزه‌هایی اشاره کرد که ایران در آن‌ها سهمی قابل توجه در بازار جهانی دارد. با این حال، این مزیت نیز بیش از آنکه حاصل پیشرفت تکنولوژیک یا مدیریت کارآمد باشد، ناشی از دسترسی به منابع ارزان انرژی است. بدیهی است که با واقعی‌سازی قیمت حامل‌های انرژی یا کاهش مزیت نسبی این منابع، سودآوری و رقابت‌پذیری این صنایع نیز به‌تدریج کاهش یافته و حتی ممکن است از چرخه اقتصادی خارج شوند.

از سوی دیگر، مقایسه جایگاه جهانی ایران در حوزه منابع و مخازن هیدروکربنی (نفت و گاز) با بخش معدن، در شرایطی که سیاست‌های فعلی ادامه یابد و شفافیت در تصمیم‌گیری‌ها و فرآیندها وجود نداشته باشد، نشان می‌دهد که شعار «معدن در برابر نفت» عملاً بی‌معنا و دست‌نیافتنی است. بدون اصلاح رویکردها، سرمایه‌گذاری هدفمند و ایجاد جذابیت برای مشارکت بین‌المللی، معدن هرگز جایگزینی واقعی برای درآمدهای نفتی نخواهد شد.

افزون بر این، از دست رفتن تدریجی جایگاه ژئوپلیتیک ایران در گذرگاه‌های اصلی تجارت جهانی، به دلیل استفاده نکردن به‌موقع از فرصت‌ها و غفلت از توسعه زیرساخت‌های لجستیکی، موجب شده مسیرهای ترانزیتی جایگزین از طریق کشورهای منطقه شکل بگیرد. این روند که نمونه بارز ناکارآمدی مدیریت راهبردی است، به‌سادگی می‌تواند به بخش معدن نیز تسری یابد. آنچه امروز شاهدش هستیم، رشد پرشتاب عربستان سعودی به عنوان یک بازیگر نوظهور و قدرتمند معدنی است؛ کشوری که نه تنها در سطح منطقه، بلکه به‌زودی در عرصه جهانی جایگاه اثرگذاری به دست خواهد آورد، در حالی که ایران همچنان درگیر سیاست‌گذاری‌های مبهم و فرصت‌سوز است.

موسسه ارزش‌گذاری منابع، ذخایر و دارایی‌های معدنی ایرانیان ،تلاش می کند تا با شفاف سازی در شناخت واقعیت های بخش اکتشاف و معدن از میان کلاف انبوه داده های فنی نامعتبر، راهنمای امین دست اندرکاران این عرصه از اقتصاد کشور باشد.

عنوان ماژول

توضیحات ماژول در این قسمت قرار میگیرد

آیا ایران مقصدی جذاب برای سرمایه‌گذاران خارجی در بخش معدن است؟

ایران با دارا بودن ذخایر معدنی مختلف از جمله مس، آهن، سرب و روی و ...، ظرفیت بالقوه‌ای برای توسعه و همچنین افزایش سهم معادن در تولید ناخالص داخلی دارد. با این حال، در عمل شاهد عدم علاقه سرمایه‌گذاران خارجی برای ورود به این بخش هستیم. این یادداشت به بررسی دلایل این شکاف میان ظرفیت و واقعیت می‌پردازد.

ایران از نظر تنوع و حجم ذخایر معدنی وضعیت نسبتاً مناسبی دارد. موقعیت جغرافیایی استراتژیک کشور، نیروی کار متخصص و مقرون‌به‌صرفه و بازار داخلی مناسب از جمله عواملی هستند که می‌توانند سرمایه‌گذاری در بخش معدن را جذاب کنند. همچنین، وجود مناطق بکر معدنی در استان‌هایی مانند کرمان، یزد، زنجان و آذربایجان شرقی، فرصت‌های توسعه‌ای فراوانی را فراهم کرده‌اند.

با وجود این ظرفیت‌ها، سرمایه‌گذاران خارجی با احتیاط و تردید به بازار معدن ایران نگاه می‌کنند. مهم‌ترین موانع آن عبارت‌اند از:

تحریم‌های بین‌المللی که مانع از تعامل بانکی، انتقال فناوری، و همکاری‌های بین‌المللی می‌شود.

ریسک‌های سیاسی و حقوقی. نبود شفافیت در قراردادها، تغییرات ناگهانی در قوانین، و نگرانی از مصادره یا محدودیت‌های دولتی.

زیرساخت‌های ناکافی. در برخی مناطق معدنی، کمبود زیرساخت‌هایی مانند حمل‌ونقل، انرژی و آب، هزینه‌های عملیاتی را افزایش می‌دهد.

رقابت نابرابر با شرکت‌های شبه‌دولتی: که دسترسی ویژه به منابع و امتیازات دارند و فضای رقابتی را برای سرمایه‌گذاران خارجی محدود می‌کنند.

البته باید اشاره نمود با وجود موانع ذکر شده در بالا، برخی کشورها در دوره‌هایی علاقه‌مندی نسبی به همکاری با ایران در بخش معدن داشته‌اند به عنوان مثال چین به‌عنوان شریک راهبردی ایران، در برخی پروژه‌ها مشارکت داشته، اما بیشتر در قالب تأمین تجهیزات یا قراردادهای EPC. روسیه نیز همکاری‌هایی در زمینه استخراج و فرآوری مواد معدنی، به‌ویژه در حوزه فلزات سنگین داشته است. همچنین ترکیه و هند نیز علاقه‌مند به واردات مواد معدنی از ایران بوده‌اند، اما سرمایه‌گذاری مستقیم آن‌ها محدود بوده است.

در صورتیکه ایران بتواند اصلاحاتی در حوزه سیاست خارجی، حقوق سرمایه‌گذاری، و زیرساخت‌های اقتصادی انجام دهد، می‌تواند جذابیت خود را برای سرمایه‌گذاران خارجی به‌طور چشمگیری افزایش دهد. توسعه مناطق ویژه اقتصادی، ارائه مشوق‌های مالیاتی، و تضمین حقوق سرمایه‌گذاران می‌تواند زمینه‌ساز ورود سرمایه‌های بین‌المللی به بخش معدن باشد.

تا زمانی که این اصلاحات صورت نگیرد، نمی‌توان انتظار داشت که کشورهای خارجی برای سرمایه‌گذاری در بخش معدن ایران صف بکشند.

عنوان ماژول

توضیحات ماژول در این قسمت قرار میگیرد

توسعه اقتصاد بدون دریا، بندر و شبکه ترانزیت بی‌معناست.

(این کژی از ناراستی ماست).


شهرام شریعتی

مدیرعامل و رئیس هیات مدیره مؤسسه ارزشگذاری منابع، ذخایر و دارائی‌های معدنی ایرانیان

اقتصاد دریا محور و تکیه برآن یکی از عوامل رشد صنایع، معادن و تجارت محسوب می‌شود. ایران با دو نوار ساحلی پهناور و پتانسیل ایجاد بنادر تخصصی می‌توانست بخشی از کریدور صادرات شمال جنوب باشد. توسعه راه‌آهن، بنادر و خطوط ترانزیتی بین‌المللی زمانی معنادار می‌شود که کشور به کریدورهای بین‌المللی متصل گردد ولی متاسفانه ایران در حال تبدیل به جزیره سوخته‌ای است که سرمایه‌گذاری در آن اندک اندک بی‌معنا می‌شود و از سبد سرمایه‌گذاری جهان در حال حذف است. در زمان انوشیروان از او پرسیدند که کجی دیوار ایوان مدائن از چه روست و او در پاسخ گفت: کجی این دیوار از راستی ماست. در اصل پیرزن لجوجی که اجازه ساخت دیوار را نداد باعث کجی این دیوار شد. امروزه نیز تمامی کریدورهای جهان در حال دور زدن مرز ایران هستند، از کریدورهای هوائی گرفته تا دریائی و ریلی حتی جاده‌ای. مسیر ریلی جاده ابریشم از چین به اروپا تا مسیرهای دریائی و ترانزیت هند به اروپا و حتی مسیر لاجورد و زنگزور همچنین کریدور راه توسعه، همگی از خارج مرزهای ایران می‌گذرد و ایران با وجود پتانسیل‌های خاص برای جذب سرمایه‌گذاری به خاطر آن چیز که لجاجت سیاست‌گذاری جهانی است در حال تبدیل به جزیره‌ای تنهاست. این جذب با توجه به سرمایه‌گذاری چند ده میلیارد دلاری خارجی امکان اصلاح ندارد و با وجود نقش و پتانسیل توسعه بنادر دریائی و اقیانوسی همچنین امکان شبکه ریلی و هوائی از این محور جا مانده‌ایم. وقت آن است که سیاستمداران، حکام و دولتمردان به جای لجاجت با دنیا اندکی به فکر منافع ملی باشند و برای یکبار هم که شده اهم را از مهم تمیز دهند. تمامی کشورهای منطقه در حال استفاده از نقاط ضعف ما برای توسعه‌اند و حتی کشورهای به اصطلاح دوست نیز از مسیرهای دیگر برای ترانزیت‌های خود بهره می‌برند. صنایع، معادن، کشاورزی و تجارت ما نیاز به اتصال و پیوستن به شبکه‌های بین‌المللی دارد و با هزاران نقد کارشناسی که تا کنون درباره بحران ترانزیت نگاشته شده، این اقدامات عامدانه و از روی غرض و لجاجت است و به هیچ وجه هم راستا با منافع ملی نیست.


بیانیه VAMDAM در خصوص آموزش غیر تخصصی ارزشگذاری معادن توسط نهادهای دولتی و شبه دولتی

(هزار علم ندانسته و هزار راه نرفته)(هزار علم ندانسته و هزار راه نرفته)
(هزار علم ندانسته و هزار راه نرفته)


در دنیای معدن و اکتشافات معدنی، گزارش‌دهی دقیق و قابل اعتماد از منابع و ذخایر معدنی اهمیت حیاتی دارد؛ چرا که این اطلاعات مبنای تصمیم‌گیری‌های اقتصادی، سرمایه‌گذاری، و توسعه پروژه‌های معدنی است. در این میان، دستورالعمل JORC، مخفف (Joint Ore Reserves Committee) یکی از معتبرترین و پرکاربردترین استانداردهای بین‌المللی برای گزارش‌دهی منابع و ذخایر معدنی به‌شمار می‌رود. این دستورالعمل نخستین بار در استرالیا تدوین شده و امروزه در بازارهای سرمایه‌ای مانند بورس استرالیا (ASX) و بسیاری از کشورهای دیگر به‌عنوان یک چارچوب و استاندارد گزارش‌دهی الزامی پذیرفته شده است.
با این حال، نکته مهمی که باید درک شود این است که JORC  یک روش تخمین و ارزیابی نمی باشد. این دستورالعمل صرفاً چارچوبی برای طبقه‌بندی، تعریف و گزارش دهی منابع و ذخایر معدنی است و روش‌های ریاضی یا زمین‌شناسی خاصی برای تخمین حجم یا عیار ماده معدنی ارائه نمی‌دهد. در واقع، JORC بر این اصل استوار است که CP ها یا متخصصان واجد صلاحیت (Competent Persons) بر اساس داده‌های معتبر و روش‌های علمی پذیرفته‌شده، منابع و ذخایر را تخمین زده و سپس آن‌ها را در قالب دسته‌بندی‌هایی مانند منبع استنباط‌شده، منبع احتمالی، ذخیره قطعی و... گزارش کنند. نقشJORC نه به‌عنوان یک روش فنی تخمین، بلکه به‌عنوان یک نظام گزارش‌دهی شفاف، قابل‌اتکا و قابل مقایسه میان پروژه‌های معدنی تعریف می‌شود. این استاندارد تضمین می‌کند که اطلاعات فنی با سطح مناسبی از شفافیت، دقت، و قابلیت پیگیری ارائه شده و برای سرمایه‌گذاران، شرکت‌ها و نهادهای نظارتی قابل درک باشد. روش‌های تخمین مانند کریجینگ، روش بلوکی، شبیه‌سازی زمین‌آماری و ... باید مستقل از JORC و بر اساس تحلیل داده‌های زمین‌شناسی، ژئوشیمیایی، ژئوفیزیکی و حفاری انجام شوند؛ اما نتیجه آن‌ها تنها زمانی قابلیت ارائه در بازار سرمایه را دارد که مطابق با اصول و الزامات JORC گزارش شده باشد. 
اخیراً دوره‌ای تحت عنوان "راهنمای ارائه گزارش نتایج اکتشافات معدنی و تخمین منابع و ذخایر معدنی به روش JORC " از سوی یکی از نهادهای فعال در حوزه معدن معرفی شده است که از جهات مختلف قابل نقد و تأمل است. نخستین و شاید مهم‌ترین ایراد به کار رفته در عنوان این دوره، استفاده نادرست از واژه «روش» در کنار نام JORC است.JORC  نه یک روش تخمین ذخیره یا آنالیز عددی، بلکه یک چارچوب استاندارد گزارش‌دهی نتایج فنی و اقتصادی در پروژه‌های معدنی است. این کد در حقیقت مجموعه‌ای از دستورالعمل‌ها برای شفاف‌سازی، مستندسازی و قابلیت اعتماد گزارش‌هاست، نه دستورالعملی برای چگونگی انجام محاسبات یا مدل‌سازی زمین‌شناسی... نکته دوم به صلاحیت نهاد برگزارکننده مربوط می‌شود که به‌عنوان یک نهاد مقررات‌گذار داخلی، بیشتر در حوزه تدوین ضوابط ملی، صدور پروانه اشتغال، و ارتقاء پایه مهندسان فعالیت دارد. در مقابل، کد JORC یک استاندارد بین‌المللی است که ذیل ساختار CRIRSCO تعریف می‌شود و آموزش آن صرفاً توسط افراد دارای عنوانCompetent Person  و مؤسسات تخصصی ارزش‌گذاری دارایی‌های معدنی یا نهادهای معتبر بین‌المللی انجام می‌شود. بر این اساس، جای پرسش جدی وجود دارد که چه ضرورتی دارد چنین دوره‌ای از سوی نهادی برگزار شود که نه مسئولیت مستقیم در ارزش‌گذاری دارد و نه ارتباط رسمی با نهادهای بین‌المللی تدوین‌کننده این استاندارد و از طرفی به خاطر جایگاه دولتی نمی‌تواند متولی بحث ارزشگذاری که از وظایف ذاتی NGO های واقعی و به معنی کامل غیر دولتی یا وابسته و شبیه به آن می‌باشد تلقی گردد.
در مجموع، گرچه برگزاری دوره‌هایی با هدف ارتقای دانش فنی مهندسان معدن اقدامی قابل دفاع است، اما محتوای بین‌المللی و حساس مانند JORC مستلزم دقت در طراحی، عنوان‌گذاری، انتخاب مدرس و تعیین نهاد برگزارکننده است. اجرای چنین دوره‌هایی بدون هماهنگی با نهادهای تخصصی و بدون رعایت استانداردهای جهانی، می‌تواند بیش از آن‌که موجب ارتقاء تخصص مهندسان شود، به اشاعه برداشت‌های نادرست و تضعیف درک حرفه‌ای از چارچوب‌های معتبر بین‌المللی منجر گردد.
 

مشاهده بیشتر

عنوان ماژول

توضیحات ماژول در این قسمت قرار میگیرد

شفافیت را از خودمان شروع کنیم و به کشور تعمیم دهیم


شهرام شریعتی

مدیرعامل و رئیس هیات مدیره مؤسسه ارزشگذاری منابع، ذخایر و دارائی‌های معدنی ایرانیان

موقعی که صحبت از شفافیت می‌شود برای بعضی حکم مرگ را دارد به این معنی که مرگ برای همسایه است درصورتیکه شفافیت را باید از خودمان شروع کنیم. دهه‎‌ هاست که معنی شفافیت از ادبیات اقتصادی کشور رخت بربسته است و بنگاه‌ها به واژه‌هایی چون مسئولیت اجتماعی، محیط زیست، هوش مصنوعی و شفافیت مالی به چشم کلمات لوکس برای ارتقاء جایگاه اجتماعی و اقتصادی و نوعی پروپاگاندا می‌نگرند و تمامی گزارش‌ها با تکیه بر الفاظ سعی دارند خود را خیّر اجتماعی، حامی جامعه، خلاق و شفاف معرفی کنند. بنگاه‌های معدنی و صنعتی بسیاری را می‌شناسم که سعی دارند در قالب مفاهیم زیبا صورت‌های مالی خود را پنهان کنند هرچند که استفاده حداقلی از شفافیت می‌‌تواند جایگاه شرکت، مؤسسه هلدینگ و... را ارتقا دهد. بورس یک ساختمان شیشه‌ای نیست بلکه نماد شفافیت است ولی بنگاه‌ها این نماد را نادیده می‌گیرند. سالهاست که دولت‌ و حاکمیت نیز از این شفافیت فاصله گرفته‌اند و بودجه‌های سالیانه به سمت کلی گوئی رفته‌اند و آمار و ارقام، ریشه و جایگاه درستی ندارند. هنوز مشخص نیست که درآمدهای سالیانه دولت و کشور چرا دو عدد متفاوت را نشان می‌دهند و چه نظارتی بر این درآمدها وجود دارد. هنوز معلوم نیست چرا بنگاه‌های غیرتخصصی که برای حفظ حقوق عامه ایجاد شده‌اند وارد اقتصاد شده‌اند و چه هدفی را دنبال می‌کنند. شفافیت را باید از خودمان شروع کنیم، همه ما روزگاری اشتباهاتی داشته‌ایم ولی امروز روزی است که اقتصاد کشور به یک دگرگونی بزرگ نیاز دارد شاید قرار باشد همه چیز از نوع ساخته شود. صنایع، معادن، کشاورزی، تجارت، مدیریت و... باید تصحیح شوند و با توجه به عدم وجود الگو، نیاز است از تجارب کشور‌های دیگر بهره برداری شود.

اقتصاد ایران آگاه است که دولت و حاکمیت فقط نقش نظارت و تسهیل‌گری را دارند و باید نقش آنها در اقتصاد بخش خصوصی فقط نظارت باشد نه دخالت.لازم به ذکر است که شرکت‌های نیمه دولتی و خصولتی‌ها شفافیت را برهم زده‌اند و اقتصاد دولتی باعث فروپاشی نظم حاکم بر بنگاه‌های خصوصی شده‌است و جایگاه آنها را تا حد زیادی تنزّل داده‌اند. صنایع و معادن در تمامی دنیا عموماً توسط بخش خصوصی اداره می‌شوند و به جز اندکی از کشورهای کمونیستی و سوسیالیستی؛ این اصل را برای ارتقاء جایگاه خود، جز اصول می‌دانند.

شفافیت نماد توسعه است و کشوری که توسعه را می‌خواهد باید در تمامی ارکان خود به آن عمل کند.

عنوان ماژول

توضیحات ماژول در این قسمت قرار میگیرد

اهمیت نهادهای بین المللی ارزش گذاری معادن و جایگاه آن در ایران

سمیه تیموری

مدیریت آموزش در مؤسسه ارزشگذاری منابع، ذخایر و دارائی‌های معدنی ایرانیان

ارزش‌گذاری معادن، یکی از ارکان بنیادین توسعه اقتصادی کشورهایی است که منابع زیرزمینی بخش قابل‌توجهی از دارایی‌های ملی آن‌ها را تشکیل می‌دهد. در سطح جهانی، این فرآیند تحت نظارت استانداردهای بین‌المللی نظیر JORC (استرالیا)، NI 43-101 (کانادا) و SAMREC (آفریقای جنوبی) انجام می‌شود که چارچوب‌های فنی، مالی و حقوقی دقیقی را برای ارزیابی ذخایر معدنی تعریف کرده‌اند. هدف این نهادها، ایجاد شفافیت، افزایش اعتماد سرمایه‌گذاران و فراهم‌سازی بسترهای امن برای توسعه پروژه‌های معدنی است.

در ایران، اگرچه سازمان‌هایی همچون وزارت صمت، سازمان نظام مهندسی معدن و سازمان زمین‌شناسی کشور در ساختار فنی و قانونی بخش معدن نقش مهمی ایفا می‌کنند، اما نبود یک نهاد تخصصی، مستقل و هم‌راستا با استانداردهای جهانی در حوزه ارزش‌گذاری، همواره یکی از چالش‌های اصلی سرمایه‌گذاری در بخش معدن بوده است. ساختارهای موجود اغلب نگاه اجرایی و نظارتی دارند و کمتر بر تحلیل مالی و اقتصادی پروژه‌ها تمرکز می‌کنند؛ به‌همین دلیل شکاف جدی میان واقعیت‌های بازار و توانمندی‌های مهندسی در کشور وجود دارد.

در چنین بستری، مؤسسه ارزش‌گذاری منابع معدنی ومدام با رویکردی نوین و تخصص‌محور، گام مؤثری برای پر کردن این خلأ نهادی برداشته است. ومدام به‌عنوان یک نهاد مستقل و غیردولتی، نه‌تنها چارچوب‌های فنی ارزش‌گذاری را به‌روز و منطبق بر استانداردهای بین‌المللی تدوین کرده، بلکه توانسته با تشکیل تیم‌هایی متشکل از متخصصان حوزه معدن، تحلیلگران مالی، اقتصاددانان و کارشناسان ریسک، فرآیند ارزش‌گذاری را به سطحی حرفه‌ای و بین‌المللی ارتقاء دهد.


مزیت کلیدی مؤسسه ومدام در استقلال عملیاتی و علمی آن نهفته است؛ ویژگی‌ای که باعث شده این نهاد فراتر از ساختارهای سنتی داخلی عمل کرده و نقش داوری قابل‌اعتمادی برای بانک‌ها، سرمایه‌گذاران، شرکت‌های معدنی و بازار سرمایه ایفا کند. برخلاف برخی نهادهای وابسته که درگیر تعارض منافع یا ساختارهای بروکراتیک هستند، ومدام بر شفافیت، دقت، بی‌طرفی و تحلیل اقتصادی بلندمدت تأکید دارد.

اهمیت نهادهایی مانند ومدام در شرایطی که کشور نیازمند جذب سرمایه برای توسعه معادن، ارتقاء بهره‌وری، افزایش صادرات مواد معدنی فرآوری‌شده و کاهش وابستگی به فروش خام است، دوچندان می‌شود. این مؤسسه با ارزش‌گذاری واقعی و قابل دفاع پروژه‌ها، مسیر ورود سرمایه‌گذاران خارجی و داخلی را تسهیل می‌کند و با استانداردسازی داده‌ها، به کاهش ریسک اقتصادی پروژه‌ها و تصمیم‌گیری آگاهانه‌تر کمک می‌رساند. ومدام نه‌تنها یک نهاد ارزش‌گذار، بلکه نماد گذار به مرحله‌ای پیشرفته‌تر از حکمرانی معدن در ایران است. جایگاهی که در آن علم، اقتصاد و سیاست‌گذاری دست در دست هم، آینده‌ای پایدارتر و شفاف‌تر را برای منابع ملی رقم می‌زنند.


عنوان ماژول

توضیحات ماژول در این قسمت قرار میگیرد

به جای مدیران تکراری و مافیا در بخش معدن برند معتبر بسازیم

(از کوزه همان برون تراود که در اوست)

شهرام شریعتی

مدیرعامل و رئیس هیات مدیره مؤسسه ارزشگذاری منابع، ذخایر و دارائی‌های معدنی ایرانیان

سهم معدن و صنایع‌معدنی درGDP کشور به هیچ وجه شایسته این بخش نیست هرچند واقعیتی انکار ناپذیر و معلول سالها مدیریت ناثواب دولتی و مافیا معدنی در ایران است. آموزش ناصحیح، مدیران رانتی، توصیه‌ای، عدم شفافیت و در نهایت عدم موفقیت در جذب سرمایه‌گذاری داخلی و خارجی باعث شده که سهم معدن و جایگاه معدن در ایران آن چیزی باشد که می‌بینیم. منابع طبیعی و صنایع معدنی موتور محرکه اقتصاد یک جامعه‌اند به شرط اینکه مدیریتی آگاه و هوشمند را در بالای سر خود ببینند که این مدیران نسبت به اهمیت ارزش‌افزوده آگاه باشند. با نگاهی به کشورهای توسعه یافته متوجه خواهیم شد که قطعاً ارزش‌افزوده محصولات صادراتی کشور آن چیزی نیست که ما بدان پرداخته‌ایم و قطعاً نگاه توسعه‌ای از افزایش سهم ارزش افزوده در اقتصاد می‌گذرد.

دولت به جای حمایت از بنگاه‌های بزرگ دولتی باید یاد بگیرد که چگونه آموزش‌های لازم را به SME ها بدهد و چگونه از آنها حمایت مالی و اعتباری کند که بتوانند رشد کنند و خود را به برند صادراتی تبدیل کنند. منافع دولت از ثروت ملی فروش، آن نیست بلکه باید ثروت ملی تبدیل به ارزش افزوده شود و اگر نشود جایگاه دولت، باید پاسخگو آن باشد که چرا این انفال که بر اساس اصل 44 قانون اساسی در اختیارش بوده، حیف و میل شده‌است. تخریب نقش آموزش در سالهای اخیر و مدیران تکراری و وجود مافیا تصمیم ساز در بخش معدن از عواملی است که دولت را از ایجاد ارزش افزوده مناسب برای محصولات معدنی باز داشته‌است. اینجاست که نقش شفافیت، برنامه‌ریزی و جذب سرمایه، خود را نشان می‌دهد. اتلاف منابع هر کشوری توسط هر فرد یا نهادی، توسط سازمان‌های نظارتی باید مورد بررسی قرار گیرد تا علت تخلف و بازنگری لازم برای رفع اشتباهات به عمل آید. شفافیت در اقتصاد به ویژه منابع، ذخایر و دارائی‌هایی که ثروت ملی محسوب می‌شوند جزو وظایف افراد بوده و باید نسبت به آن پاسخگو باشند.

اگر معادن و صنایع بزرگ به جای دولت در اختیار بخش خصوصی واقعی باشد و نقش دولت از بنگاه‌داری به نظارت تغییر کند قطعاً آسیب‌های کمتری از عدم‌النفع منابع طبیعی و زیرزمینی خواهیم دید و کشور در محور توسعه گام خواهد برداشت در غیر این صورت با اتلاف سرمایه، زمان و در نهایت عقب ماندن از رشد اقتصادی باعث خواهیم شد سهم منابع‌طبیعی و زیر زمینی در GDP هر روز بیشتر از قبل کاهش یابد.

عنوان ماژول

توضیحات ماژول در این قسمت قرار میگیرد

شفافیت مالی و اتاق شیشه‌ای عامل رغبت سرمایه‌گذاری در بخش معدن

سارا احمدزاده

عضوهیات مدیره و معاون مالی موسسه ارزشگذاری معادن و دارایی‌های معدنی

وقتی به بنگاه‌های سرمایه‌گذاری در دنیا و جایگاه شفافیت مالی در موارد موفق جذب سرمایه در دنیا می‌نگریم متوجه می‌شویم که شفافیت در کنار سوددهی و امنیت یکی از مهم‌ترین شاخه‌های جذب سرمایه محسوب می‌شود.

کارشناسان حرفه‌ای حسابداری همیشه با بررسی دقیق صورت‌های مالی که به سرمایه‌گذار ارائه می‌شود و یا با اطلاعات فنی دقیق، به دنبال این هستند که چه میزان از شفافیت در رفتار و کردار سرمایه‎ پذیری وجود دارد، از این رو هرچه میزان این عامل بیشتر باشد احتمال سرمایه‌گذاری افزایش خواهد یافت. وجود سازمان‌هایی نظیر FATF و کنوانسیون‌های زیرمجموعه آن تلاش دارند این شفافیت را از جنبه‌های مختلف بررسی و به کمک مؤسسات ارزشگذاری راه را برای سرمایه گذاری و یا اطمینان بخشی به سرمایه‌گذاران هموار کنند. دولت‌ها باید تلاش کنند فرهنگ شیشه‌ای کردن اطلاعات غیر امنیتی را در میان سازمان‌های خود رواج دهند و با واگذاری وظایف خود به بخش خصوصی متخصص، نسبت به ایجاد ادبیات جذب سرمایه اقدام نمایند و از سنگ اندازی سازمان‌های حاکمیتی و خصولتی همچنین موازی کاری‌های پنهان جلوگیری کنند. وقتی ارقام و اعداد سرمایه‌ای در شرکت‌های خصوصی بزرگ دنیا را با بنگاه‌های بزرگ دولتی مقایسه می‌کنیم متوجه می‌شویم شفافیت و خصوصی بودن در کنار مدیریت چالاک باعث می‌شود بنگاه‌ها از حالت کوچک و متوسط خارج شده و به سمت تکنولوژی و روش‌های نوین مدیریتی و سرمایه‌گذاری پیش روند؛ تجربه‌ای که ما به صورت معکوس در واگذاری بنگاه‌های دولتی به خصولتی‌ها تحت عنوان واگذاری و خصوصی سازی داشتیم نشان می‌دهد که عموماً هرجا ردپای دولت و حاکمیت در سرمایه‌گذاری دیده‌ می‌شود زیان‌ده بوده و دولت‌ها باید فقط در نقش نظارت عالیه آن هم با هدف روان‌سازی جریان قانونی برای حمایت حضور داشته‌باشند و از دخالت بپرهیزید. در همه دنیا وجود مؤسسات ارزشگذاری، عامل اصلی شفافیت مالی و فنی در بخش معدن بوده‌است و هیچگاه دولت‌ها خود را درگیر مستند سازی‌های شفاف مالی و تکنولوژیک ننموده‌اند و این می‌تواند الگو مناسبی برای بخش معدن و ایران باشد.

علل رکود بورس و اقتصاد ایران در دوران آتش بس پس از جنگ

بازار ایران و هر کشوری که جنگ باشد، بازار متزلزلی خواهد بود و این بازار متزلزل در تصمیم گیری افرادی که سرمایه گذاری می‌کنند، در بخش‌های مختلف مثل مسکن، تولید، کارخانجات، بورس و... خواه ناخواه تأثیرات خود را خواهد گذاشت.

همانطور که قبل تر اشاره کردم اقتصاد ایران بر پایه خبر درمانی است و اتفاقاتی که در این مدت رخ داده است همگی خبرهای بد بوده‌است و این خبر های بد باعث شده دماسنجی که شامل بورس، طلا، دلار و... است اعداد خوبی را نشان ندهد و طبیعتاً بی اعتمادی در بازار بورس، بازار های سرمایه و... در همه کشورهایی که این مدل رفتاری را در اقتصادشان می‌بینند، خواهند داشت. الان دولت باید تمام تلاش خود را برای دیپلماسی و سیاست خارجی خرج کند و دستگاه سیاست خارجی انعطاف لازم برای تمامی اتفاقاتی که ممکن است بیوفتد، داشته باشد.

در رابطه با نامه اقتصاددانان به دولت باید گفت که این نامه طی سالها به رؤسای جمهور در دوره های مختلف نوشته شده‌است و شرایط تشریح شده و تمامی پیشنهادات لازم داده شده‌است. نامه‌ای که اخیراً نوشته شده، نامه دلسوزانه‌ای است و کسانی که این نامه را امضا کرده‌اند جزء اقتصاددانان بلند پایه کشور هستند بنابراین به نظر می‌رسد که دولت این بار باید تلاشش را بکند تا به مردم توضیح داده و بگوید با توجه به شرایط کشور چه کارهایی می‌تواند انجام دهد.

اگر صلح پایداری اتفاق بیوفتد ممکن است صف‌های طویلی برای سرمایه‌گذاری در بورس تشکیل شود یا ممکن است قیمت دلار نزولی شودو به صورت کلی اتفاقات خیلی خاصی رخ بدهد یعنی تمامی تصمیماتی که برای کشور باید گرفته شود باید توسط سیاست مداران باشد زیرا از آنجایی که اقتصاد کشور پشتوانه لاز را ندارد همه دست به عصا منتظر سیاست‌مداران هستند.

خروج سرمایه 38 هزار میلیارد تومانی در دو هفته عدد منطقی‌ای به نظر نمی‌رسد و این نشان دهنده آن است که بخش خصوصی یا عامه مردم از اتفاقاتی که خواهد افتاد احساس نگرانی می‌کنند و برگشت مجدد این اعتماد به بازار سرمایه، بازار تولید، بازار صنعت و... خیلی زمان‌بر است مگر اینکه سیاست‌مداران منافع ملی از دیدگاه اقتصادی را خیلی جدی در نظر بگیرند وگرنه چشم‌انداز با صحبت‌ها و مصاحبه‎‌هایی که از دوطرف دیده می‌شود شاید برآیند آنچنان مثبتی نداشته باشد ولی من به آینده بسیار خوش‌بین هستم و حس میکنم این دفعه سیاستمداران سعی می‌کنند این دفعه به اقتصاد کشور، رونق پویایی بدهند.

عنوان ماژول

توضیحات ماژول در این قسمت قرار میگیرد

نام آلبوم:

عنوان ماژول

توضیحات ماژول در این قسمت قرار میگیرد

نقش اقتصادی معادن در دوران آتش بس و جلوگیری از جنگ

نیما اکبرزاده

مدیر کسب و کار و ارزشگذاری مؤسسه واکاوی منابع، ذخایر و دارائی‌های معدنی ایرانیان

با آغاز درگیری بین ایران و اسرائیل و ایجاد وضعیت جنگی در کشور که منجر به توقف بخش های مختلف اقتصاد ایران شد و همچنان مشهود است، بخش معدن با کمترین تکانش ممکن به فعالیت خود ادامه داد و این مهم می تواند نشانی از تاب آوری بخش معدن در اقتصاد ایران باشد که یاری رسان حفظ تراز تجاری و اقتصادی کشور خواهد بود. اما آنچه که می تواند به کمک بخش معدن رقم بخورد، این است که حوزه معادن ایران با پتانسیلی عظیم از انواع مواد معدنی فلزی و غیر فلزی دیر یا زود باید به عنوان پیشران اقتصاد کلان نسبت به حمل واگن های بخش های مختلف اقتصاد جایگزین نفت و گاز شود تا میزان ارزش افزوده قابل استحصال در اقتصاد رشدی فزاینده یابد، چرا که ارزش افزوده این بخش و صنایع وابسته به اذعان کارشناسان این حوزه بسیار بیشتر از حوزه نفت و گاز و صنایع وابسته آن خواهد بود. ولی از طرفی جایگزینی معدن به جای نفت نیاز به سرمایه‌گذاری بسیار بالائی دارد و مدیران کشور تاکنون نتوانسته‌اند این سرمایه‌گذاری را جذب کنند و در جایگاه مدیریتی هم قدرت استراتژیک لازم از سوی آنها دیده نمی‌شود. معدن یک ثروت ملی است و بر اساس اصول قانون اساسی مدیریت کلان آن با دولت است و دولت در کنار آن حاکمیت اجازه رشد لازم بخش معدن را توسط بخش خصوصی فراهم ننموده‌اند.

یکی از دلایلی که انگیزه لازم را برای حمله به ایران توسط اسرائیل تقویت نمود، علاوه بر شرایط سیاسی و ژئوپلیتیک منطقه خاورمیانه، شرایط اقتصادی حاکم بر ایران بود که به جد باید اقتصاد قوی را بازدارنده تر از هرگونه سلاح جنگی در برقراری صلح و جلوگیری از بروز جنگ دانست. بر هیچکس پوشیده نیست که اگر معادن ایران در قالب بسته های سرمایه گذاری در لوای بررسی و ارزشگذاری های تخصصی توسط مراجع متخصص و با روش ها و دستورالعمل های قابل پذیرش در ادبیات معدنکاری دنیا به سرمایه گذاران خارجی عرضه شده بود و در اختیار تعدادی نهاد دولتی و غیر دولتی خاص نبود تا خاک کشور میزبان سرمایه گذار بین المللی باشد و منافع دو طرفه ایجاد کند، احتمال بروز جنگ به حداقل ممکن می رسید، چرا که فعالان اقتصادی عرصه بین الملل نقش به سزایی در تصمیمات سیاسی داشته و برای حفظ سرمایه خود هم که شده در صدد حفظ آرامش و صلح در منطقه پذیرنده سرمایه شان با رایزنی با رهبران سیاسی کشور خود بر می آیند.

آنچه در کوتاه مدت با تسهیل گری و هوشمندی دولت و مجلس در کنار همه­ ی کارهای دیگر باید به سرعت رقم بخورد، این است که پس از ارزشگذاری اصولی معادن با روش ها و دستورالعمل های قابل پذیرش توسط سرمایه گذاران بین المللی، زمینه ورود آنها را به بخش معدن فراهم نمایند تا ورود سرمایه، تکنولوژی و ماشین آلات به روز، علاوه بر بهبود وضعیت معادن کشور، منافعی مشترک را ایجاد کند و اهرمی گردد برای برقراری صلح پایدارتر و رشد اقتصادی مضاعف برای ایران عزیزمان.

عنوان ماژول

توضیحات ماژول در این قسمت قرار میگیرد

نقش تخریبی دانشگاه‌ها در حذف منابع انسانی متخصص در بخش معادن


شهرام شریعتی

مدیر عامل و رئیس هیات مدیره مؤسسه ارزشگذاری منابع، ذخایر و دارائی‌های معدنی ایرانیان

سالها گذشت و دانشگاه آزاد و وزارت علوم معمولا به جای تربیت نیروی متخصص، با استعانت از روخوانی کتب آموزشی قدیمی و مقاله‌های بدون استراتژی نوآورانه، به تربیت نسلی پرداختند که تفاوت علم محض و کاربردی را نمی‌شناسند. در این خصوص انگشت اتهام در بخش منابع زیرزمینی و صنایع معدنی به سوی دانشگاه آزاد بیشتر است تا دولتی‌ها چون شاکله درآمدزائی برایش از دغدغه آموزش پر رنگ تر بود و بلائی که در بزنگاه نیاز به متخصص زمین‌شناسی و معدن بود را به پرداخت حقوق و عدم تشویق برای گسترش علم کاربردی ترجیح داد و امروز مدیر و کارشناس متخصص در این علوم بسیار کم شده است. دانشگاه آزاد باید در این خصوص پاسخگو باشد مخصوصا بعد از دوره ابتدایی مدیریتی جایگاه مدیریت آن مخدوش شد و جایگاه خود را در این بخش تنزل بخشیده است.

امروز ما نیاز به متخصص و استراتژيست در بخش معدن را بیشتر از قبل احساس می‌کنیم و جایگاه مدیران زمین‌شناس در منابع طبیعی، نفت، معادن و آب مشهود است.

به دانشگاه‌ها توصیه می‌کنم که مدیران تراز اول دنیا را با بازه سنی ۶۰ _۴۰ سال از سراسر دنیا جذب و نسبت به آموزش نسل جدید اقدام کنید. معادن و منابع زیرزمینی ایران بزرگترین جایگاه را در اقتصاد کشور می‌توانند ایفا کنند. مدیریت در معادن نیاز امروز اقتصاد است. مدیریت استراتژیک و نقشه راه از دانشگاه باید آموزش داده شود و نگاه ژئوپلتیک به متخصصین زمین‌شناسی، منابع طبیعی، آب، نفت و معدن باید جایگاه خود را بازسازی کند. ارزشگذاری آموزش داده شود و نسلی تربیت شود که ۸۰ درصد آنها تکنسین حرفه‌ای، ۱۵ درصد آن کارشناس و ۵ درصد مدیر استراتژیک باشند. امروز هوش مصنوعی جز اصول معدنکاری نوین است و نیاز به آن سالهاست که در صنایع دنیا به یک اصل تبدیل شده است. دانشگاه‌ها باید مکان‌های خود را برای تبدیل به کارگاه‌های مهارتی آماده‌سازی کنند و مهارت به عنوان اصل در دانشگاه‌های تخصصی، منابع طبیعی و زیرزمینی آموزش داده شود. صد‌ها ساختمان خاک خورده وزارت علوم و دانشگاه آزاد می‌تواند به جای تخریب در گذر زمان با کاربری غیر مفید و غیرلازم تبدیل به بنگاه‌های بزرگ آموزشی و مهارتی بر پایه دانش نوین و آموزش توسط کارشناسان و اساتید بین المللی شود. از موسسات ارزشگذاری دنیا باید در این خصوص استفاده شود و منابع زیرزمینی و رو زمینی باید تبدیل به اقتصاد پویا شوند. بالاخره روزی خواهد آمد که به ارزش زمین و جایگاه آن در حد هوا و آب پی‌خواهیم برد. دانشگاه جای دارندگان مدرک دکتری که فاقد تجربه صنعت و مدیریت هستند، نیست بلکه مکانی است برای متخصصان واقعی و دانشمندان با مهارت فنی و حرفه‌ای که تعهد آنها از تعهدات غیر مفید مرسوم بالاتر است.




عنوان ماژول

توضیحات ماژول در این قسمت قرار میگیرد

ساختار مدیریتی بخش معدن ایران.

انتخاب از حلقه ای محدود

(قانون بقا مدیریت در بخش معدن)

بهرنگ پورغفاری

مشاور مدیر عامل در مؤسسه واکاوی منابع، ذخایر و دارائی های معدنی ایرانیان

بخش معدن یکی از ارکان مهم توسعه اقتصادی در کشورهای دارای منابع طبیعی است. با این حال، تفاوت‌های چشمگیری در نحوه مدیریت، جذب سرمایه‌گذاری، و بهره‌برداری از منابع معدنی بین ایران و کشورهای موفق وجود دارد. این یادداشت با رویکرد مقایسه‌ای، نقاط ضعف و قوت ایران را در برابر کشورهایی مانند استرالیا، آرژانتین و عربستان سعودی بررسی می‌کند.

برخی چالش های اساسی در وضعیت مدیریت بخش معدن ایران شامل انتخاب مدیران از حلقه‌های محدود و غیرتخصصی، عدم شفافیت در فرآیندهای صدور مجوز و واگذاری‌ها، ضعف در جذب سرمایه‌گذاری خصوصی و خارجی، تحریم‌های بین‌المللی و محدودیت‌های بانکی، کمبود زیرساخت‌های حمل‌ونقل و انرژی، عدم اجرای کامل سیاست‌های توسعه پایدار و محیط‌زیست است که پیامدهای آن شامل تعطیلی بسیاری از معادن فعال کشور، کاهش سهم معدن در تولید ناخالص داخلی به زیر 3٪، فرار سرمایه و مهاجرت نیروی متخصص و عدم حضور مؤثر در بازارهای جهانی بوده است.

در مقایسه با سایر کشورهای موفق معدنی می‫توان به استرالیا با سهم 10٪ از GDP و رتبه اول در صادرات مواد معدنی اشاره نمود که این موضوع با جذب سرمایه‌گذاری خارجی، توسعه زیرساخت و شفافیت در قوانین به وجود آمده است. در کشور آرژانتین رشد سرمایه‌گذاری از 56 میلیون دلار به 2.4 میلیارد دلار با اصلاحات قانونی، آموزش نهادهای محلی و جذب سرمایه همراه شده است. همچنین در عربستان سعودی هدف‌گذاری 75 میلیارد دلار درآمد معدنی تا سال 2030 با تدوین نقشه راه معدنی همراه بوده است.

در ساختار مدیریتی معدنی کشور عواملی مانند شاخص شفافیت مدیریتی پایین، جذب سرمایه گذاری محدود و دولتی، انتخاب مدیران غیر رقابتی و حلقه ای و عدم برنامه ریزی مدون برای توسعه زیرساخت‫ها در مقایسه با نمونه کشورهای موفق در این حوزه با تدوین قوانین مناسب شاخص شفافیت مدیریتی بالا، جذب سرمایه گذاری گسترده و رقابتی و انتخاب مدیران با رویکرد تخصص محور و زیرساخت های توسعه یافته روبه رو می شویم.

در حالی که ایران از نظر ذخایر معدنی جزو کشورهای غنی جهان است، ضعف در ساختار مدیریتی و انتخاب مدیران از حلقه‌های محدود، مانعی جدی در مسیر توسعه این بخش است. تجربه کشورهای موفق نشان می‌دهد که شفافیت، تخصص‌گرایی، و مشارکت بخش خصوصی کلید تحول در بخش معدن هستند. ایران نیز با اصلاحات هدفمند می‌تواند جایگاه خود را در بازار جهانی بازیابد و معدن را به موتور محرک اقتصاد تبدیل کند.


عنوان ماژول

توضیحات ماژول در این قسمت قرار میگیرد

ارزش‌گذاری معادن و دارایی‌های معدنی در شرایط تحریم

سمیه تیموری

مدیریت آموزش در مؤسسه ارزشگذاری منابع، ذخایر و دارائی‌های معدنی ایرانیان

تحریم‌های اقتصادی بین‌المللی تأثیرات گسترده و عمیقی بر صنایع معدنی ایران داشته‌اند. محدودیت در دسترسی به بازارهای صادراتی، فناوری‌های پیشرفته، تأمین مالی خارجی، و افزایش ریسک سیاسی از جمله پیامدهای کلیدی تحریم‌ها به شمار می‌روند. این عوامل موجب شده‌اند که روش‌های سنتی ارزش‌گذاری مانند جریان نقدی تنزیل‌شده (DCF) یا رویکرد مقایسه‌ای، در محیط پرریسک و پرابهام تحریم، با چالش‌های اساسی مواجه شوند. در این شرایط، نیاز به بازنگری در رویکردهای ارزش‌گذاری و تطبیق آن‌ها با واقعیت‌های اقتصادی و سیاسی کشور اهمیت ویژه‌ای می‌یابد.

در فرآیند ارزش‌گذاری دارایی‌های معدنی در زمان تحریم، چند عامل کلیدی باید به طور ویژه مورد توجه قرار گیرد. نخست، ریسک سیاسی و اقتصادی ناشی از تحریم‌ها به افزایش قابل توجه نرخ تنزیل منجر می‌شود، چراکه سرمایه‌گذاران برای جبران ریسک بالاتر، بازده بالاتری طلب می‌کنند. دوم، نوسانات شدید ارزی بر هزینه‌های سرمایه‌ای (CAPEX) و عملیاتی اثرگذار است و می‌تواند برآوردهای جریان نقدی را دچار عدم قطعیت جدی کند. سوم، محدودیت دسترسی به فناوری و قطعات وارداتی، هزینه جایگزینی و نگهداری ماشین‌آلات معدنی را افزایش می‌دهد و باعث افت بهره‌وری می‌شود. چهارم، محدودیت در صادرات مواد معدنی یا کاهش دسترسی به بازارهای جهانی، درآمدهای ارزی شرکت‌ها را محدود و پیش‌بینی‌ناپذیر می‌کند.

برای پاسخ به این چالش‌ها، لازم است در رویکردهای ارزش‌گذاری تعدیلات مهمی صورت گیرد. یکی از راهکارها، اعمال نرخ تنزیل بالاتر است که منعکس‌کننده ریسک سیاسی، ریسک نقدینگی و ریسک نوسانات ارزی باشد. همچنین، استفاده از تحلیل سناریو برای مدلسازی شرایط خوش‌بینانه، واقع‌بینانه و بدبینانه، به تصمیم‌گیرندگان کمک می‌کند اثرات تحریم را بهتر بسنجند. به علاوه، کاربرد روش اختیار واقعی یا Real Options به مدیران امکان می‌دهد ارزش انعطاف‌پذیری تصمیمات آتی را در مواجهه با عدم قطعیت بالا محاسبه کنند. این رویکردها در ارزیابی پروژه‌های معدنی در محیط‌های پرریسک مانند تحریم بسیار مفید هستند.

در نهایت، توجه به داده‌های بومی و شرایط خاص اقتصاد ایران، مانند نرخ تورم، نرخ ارز، محدودیت‌های تأمین مالی و قوانین داخلی، در ارزش‌گذاری معادن ضروری است. استفاده از تحلیل حساسیت برای بررسی اثر تغییرات متغیرهای کلیدی (قیمت فلزات، نرخ ارز، هزینه سرمایه) نیز می‌تواند دید بهتری از دامنه واقعی ارزش پروژه ارائه دهد. این ملاحظات به سرمایه‌گذاران و سیاست‌گذاران کمک می‌کند تصمیمات واقع‌بینانه‌تر و مؤثرتری اتخاذ کنند و از برآوردهای بیش از حد خوش‌بینانه یا بدبینانه پرهیز کنند.


عنوان ماژول

توضیحات ماژول در این قسمت قرار میگیرد

سرمایه گذاری در معادن،  بخش بزرگی از اقتصاد خاورمیانه جدید است.


شهرام شریعتی

مدیر عامل و رئیس هیات مدیره مؤسسه واکاوی منابع، ذخایر و دارائی‌های معدنی ایرانیان

تکرار واژه موقعیت خاص ژئوپلتیک منطقه خاورمیانه و ایران به راحتی می تواند از اهمیت هر مطلبی بکاهد زیرا بسیاری از کارشناسان و مدیران معدنی در صحبت‌هایشان مکرر و غیر آگاهانه به آن می پردازند بدون اینکه نگاه استراتژیک را بر مارکت و اقتصاد متمرکز کنند. خاورمیانه جدید آینده اقتصاد است و اقتصاد جهان بر منابع زیرزمینی و تکنولوژی تاکید نموده است. سالها جنگ در خاورمیانه و تنوع دارائی‌های زیرزمینی باعث شده که این منطقه به یکی از جذاب ترین نقاط سرمایه پذیری توریستی اقتصادی تبدیل شود. وجود هاب انرژی در منطقه خاورمیانه و نیروی کار به نسبت ارزان می تواند آینده خاورمیانه جدید را با زون‌های توریستی، تولیدی، هیدروکربوری و صنعتی و معدنی رقم بزند. در این بین سهم معادن ایران و افغانستان بسیار بیشتر از چیزی است که تصور میشود و توپوگرافی و زیر ساختهای ایران نسبت به افغانستان مزیت خاص ایجاد خواهد کرد. مطالعات قدیم روس ها، اروپائی ها و سایر کشورها در ایران در کنار اقدامات گذشته سازمان زمین‌شناسی این روند را میتواند سرعت ببخشد. این به شرطی است که تمامی مصادیق بر پایه اکتشافات صحیح، هدفمند، مهندسی با نگاه اقتصاد و ارزشگذاری دارائی ها باشد نه بر اساس اطلاعات و آمار دولتی، که هدف ارائه کارکرد به مقامات بالا دستی است. بخش اعظم خاورمیانه در حال حاضر زمین سوخته است که قرار است با تکنولوژی قرن ۲۱ تبدیل به قطب اقتصاد دنیا شود و ایران بیشترین پتانسیل را در میان کلیه کشورهای منطقه در این خصوص داراست. خلاء اصلی توسعه در ایران، مدیران سنتی، کاسبان تحریم و مافیا خود ساخته است. حل این سه مشکل به کمک آموزش و نظارت‌های جدی و بازرسی‌های دقیق می تواند مشکل توسعه ایران را حل کند و رشد سالیانه بالای ٪۱۰ را برای سالهای متمادی، عملیاتی و اجرائی نماید. آرزوئی که تا امروز فقط در برنامه‌های اجرا نشده ترسیم و نگارش شده است.

عنوان ماژول

توضیحات ماژول در این قسمت قرار میگیرد

تأکید دوباره بر اهمیت ارزشگذاری معادن در ایران با توجه به احتمال توافق


بهرنگ پورغفاری

مشاور مدیر عامل در مؤسسه واکاوی منابع، ذخایر و دارائی های معدنی ایرانیان


ایران با دارا بودن منابع معدنی گسترده و متنوع، از پتانسیل بالایی برای تبدیل‌شدن به یکی از قطب‌های معدنی منطقه و حتی جهان برخوردار است. ذخایر عظیم مس، آهن، طلا، سرب، روی، لیتیوم و عناصر نادر خاکی، کشور را در موقعیتی راهبردی قرار داده‌اند. در این میان، با توجه به تحولات بین‌المللی و افزایش احتمال رفع یا کاهش تحریم‌ها، افق تازه‌ای برای همکاری با شرکت‌های بزرگ معدنی دنیا گشوده شده است. در چنین شرایطی، ارزیابی دقیق و شفاف ذخایر معدنی ایران، اهمیتی مضاعف می‌یابد.

با رفع تحریم‌ها، شرکت‌های بزرگ معدنی و سرمایه‌گذاران جهانی به دنبال ورود به بازارهای بکر و پرپتانسیل خواهند بود. ایران، با منابع کشف‌نشده و دست‌نخورده فراوان، یکی از جذاب‌ترین مقاصد ممکن است. اما پیش‌نیاز هرگونه جذب سرمایه خارجی، وجود اطلاعات دقیق، شفاف و استاندارد از ذخایر معدنی کشور است. ارزیابی‌های علمی و مبتنی بر استانداردهای بین‌المللی می‌تواند اعتماد شرکت‌های جهانی را جلب کرده و فضای اقتصادی کشور را متحول سازد.

زمانی که دولت یا شرکت‌های ایرانی وارد مذاکرات با شرکت‌های بزرگ معدنی بین‌المللی می‌شوند، اطلاعات جامع از ذخایر، قدرت چانه‌زنی آنان را به‌شدت افزایش می‌دهد. ارزیابی دقیق ذخایر نه‌تنها ارزش اقتصادی پروژه‌ها را مشخص می‌کند، بلکه امکان تدوین قراردادهای مشارکتی منصفانه، انتقال فناوری و بهره‌مندی از دانش بین‌المللی را نیز فراهم می‌سازد.

بازار جهانی معدن به‌شدت رقابتی است و کشورهایی موفق‌اند که اطلاعات معدنی خود را با دقت، سرعت و شفافیت بالا تولید و منتشر کنند. اگر ایران بتواند از طریق ارزیابی حرفه‌ای، نقشه دقیقی از پتانسیل‌های معدنی خود ارائه دهد، می‌تواند در جذب پروژه‌های بین‌المللی، تأمین مالی، و صادرات مواد معدنی با ارزش افزوده، جایگاه مهم‌تری کسب کند.

ورود شرکت‌های بزرگ معدنی به ایران صرفاً به معنای سرمایه‌گذاری مالی نیست، بلکه فرصتی است برای انتقال دانش فنی، فناوری‌های پیشرفته، و استانداردهای نوین ایمنی، زیست‌محیطی و بهره‌برداری. اما این مشارکت زمانی به شکلی مؤثر شکل می‌گیرد که ایران بتواند با ارائه اطلاعات دقیق از ذخایر خود، نیازها و ظرفیت‌های پروژه‌ها را به درستی تعریف کند.

ارزیابی ذخایر معدنی گامی کلیدی در تدوین سیاست‌های کلان معدن‌کاری کشور است. در شرایط پساتحریم، داشتن آمار دقیق و ارزیابی‌شده از ذخایر، به دولت کمک می‌کند تا با اصلاح قوانین، تدوین مقررات جدید و تعیین نرخ‌های بهره‌برداری و مالیات، فضای مناسب‌تری برای جذب سرمایه خارجی فراهم کند. این اطلاعات می‌تواند مبنای طراحی نقشه راه توسعه معدنی ایران در دهه آینده قرار گیرد.

در شرایطی که احتمال حضور دوباره شرکت‌های بزرگ معدنی در ایران افزایش یافته است، ارزیابی علمی، دقیق و استاندارد ذخایر معدنی کشور از یک ضرورت فنی به یک اولویت استراتژیک تبدیل شده است. این ارزیابی‌ها نه‌تنها پایه‌گذار یک صنعت معدنی مدرن در کشور خواهند بود، بلکه می‌توانند موقعیت ایران را در نظم جدید اقتصاد منابع جهانی تثبیت کنند. اکنون زمان آن فرا رسیده که با نگاه ملی، آینده‌نگر و مبتنی بر داده، گنجینه‌های زمین ایران را به ثروت پایدار برای نسل‌های آینده تبدیل کنیم.


عنوان ماژول

توضیحات ماژول در این قسمت قرار میگیرد

دارایی های مشهود در معادن را گم کرده‌ایم چه رسد به نامشهودش


سارا احمدزاده

عضوهیات مدیره و معاون مالی موسسه ارزشگذاری معادن و دارایی‌های معدنی

برای مفهوم دارایی‌های نامشهود به لحاظ حسابداری، مالیاتی، حقوقی مفاهیم متعددی در عرصه ارزشگذاری تعریف شده که در ادبیات قضائی دنیا رویه نسبتا ثابتی برای آنها وجود دارد. در اینکه مفهوم برند، تکنولوژی، نرم افزار، منابع انسانی و حتی مشتریان و مالکیت فکری هنوز در نطفه باقی مانده‌اند و ارزشگذاری معادن در ایران بدون در نظر گرفتن سطح اهمیت آنها انجام می‌پذیرد موضوع عجیب و نامفهومی نیست زیرا کماکان مدیران ارشد کشور و کارشناسان با سابقه با فرمول طول در عرض در ارتفاع لایه و در نهایت وزن مخصوص نسبت به ارزیابی ذخایر اعلام نظر می‌کنند و عواملی چون عمق ذخیره و بازار را در آن اعمال می‌کنند در صورتیکه برندهایی مانند ریوتینتو، واله، گلینکور با تکیه بر دارایی های نامشهود می‌توانند ارزشی قابل ملاحظه برای معادن ایجاد کنند. منابع انسانی و مدیریتی متخصص در کنار تکنولوژی، ویژگی‌هایی را دارا هستند که از چشم ارزیابی‌های مشهود پنهان است. در دارایی‌های مشهود شناسایی و توصیف، حفاظت قانونی، نوع مالکیت، اسناد و مدارک و زمان می‌تواند بخشی از این توصیفات باشد ولی دارایی‌های غیرپولی اهمیت ویژه‌ای را به برندهایی نظیر گوگل، مایکروسافت و غیره بخشیده که در ایران نادیده انگاشته می‌شود. طبقه بندی دارایی‌های نامشهود بر اساس هیأت استاندارد‌های حسابداری IASB نشان می‌دهد که شاخص‌های عینی و ذهنی تا چه میزان می‌تواند در مستندسازی دارایی‌های مشهود حائز اهمیت باشد. سالهاست که در دنیا مرز بین دارایی‌های مشهود و نامشهود در اسناد حسابداری و ارزشگذاری تفکیک شده و مجموع آن ارزشگذاری را منتج به یک امر واقعی و اصولی می‌کند. در معیارهای مقایسه مواردی چون استهلاک، هزینه‌های جابه‌جایی فرصت‌ها و حقوق مالکیتی و امثال آن، نقش پررنگ دارایی‌های نامشهود به مشهود را بهتر ترسیم نموده و نقشه راه ارزشگذاری را معنادار می‌کند. معادن و صنایع معدنی در ایران نیازمند این نقشه راه استراتژیک هستند. نقشه راهی که در دارایی‌های مشهود هنوز ترسیم نشده و بخش نامشهود آن ساعت/ هزینه بالایی را می‌طلبد. استفاده از استانداردهای بین المللی ارزشگذاری می‌تواند بخشی از این زمان و هزینه را کاهش دهد و بسته‌های سرمایه‌گذاری دقیق‌تری را ایجاد کند.

عنوان ماژول

توضیحات ماژول در این قسمت قرار میگیرد

یاد من باشد کاری نکنم، که به قانون زمین بر بخورد ! (سهراب سپهری)


بهمن رشیدی

رئیس شورای سیاستگذاری موسسه ارزشگذاری منابع، ذخایر و دارایی‌های معدنی ایرانیان


باور ما ایرانیان، همانند بسیاری از ملت‌های دیگر، بر آن است که چرخه حیات و کره زمینی که در آن زندگی می‌کنیم، بر پایه قانونی منسجم و نظام‌مند استوار است؛ نظمی که ریشه در قواعد زیستی و ساختارمند طبیعت داردفرآیند اکتشاف و استخراج منابع و ذخایر معدنی، به‌طور طبیعی نیازمند سازوکارهای قانونمند و نظام‌مند است. در ادامه‌ی این مسیر، گزارش‌دهی نتایج اکتشاف، ارزیابی و طبقه‌بندی منابع و ذخایر معدنی، و همچنین ارزش‌گذاری دارایی‌های معدنی نیز باید بر پایه قوانین و چارچوب‌های مشخص انجام شود. با این حال، متأسفانه در ایران این حوزه با کم‌توجهی جدی مواجه است؛ مسئله‌ای که می‌توان آن را به‌روشنی ناشی از فقدان شفافیت و نبود قواعد منسجم دانست.

گزارش‌ دهی ، طبقه‌بندی و ارزشگذاری منابع و ذخایر معدنی در سطح بین‌المللی بر پایه استانداردها و ضوابط مشخصی انجام می‌شود. رعایت این استانداردها نه‌تنها موجب ایجاد هماهنگی و درک مشترک میان کلیه ذی‌نفعان می‌گردد، بلکه ابعاد فنی و اقتصادی منابع و ذخایر را به شکلی شفاف و با زبانی یکسان ارائه می‌دهد. این امر در نهایت منجر به تسهیل سرمایه‌گذاری در بخش اکتشاف و معدن و کاهش ریسک‌های مرتبط با آن می‌شود.


بر اساس اصول پذیرفته‌شده در حوزه اقتصاد منابع، یک دارایی اکتشافی-معدنی به پروژه‌ای اطلاق می‌شود که از منظر فنی و اقتصادی، دارای ظرفیت بالقوه برای سودآوری در آینده باشد. چنین پروژه‌ای باید توانایی بازپرداخت هزینه‌های پیش از بهره‌برداری را داشته و از منظر مالی، قابلیت نقدشوندگی آن قابل احراز باشد. این معیار، یکی از بنیادی‌ترین شاخص‌ها در ارزیابی پروژه‌های معدنی محسوب می‌شود. با این حال، این اصل اساسی به شکلی غیرقابل‌توجیه در ساختار حسابداری و مالی پروژه‌های معدنی کشور مورد غفلت قرار گرفته است.


در حال حاضر، در کشور ما الزامی قانونی برای تدوین طرح‌های اکتشافی و استخراجی بر اساس استانداردهای بین‌المللی وجود ندارد. طرح‌های موجود اغلب با تأیید مسئولین فنی سازمان نظام مهندسی معدن یا کمیته‌های تخصصی وابسته به سازمان‌های صنعت، معدن و تجارت استانی یا وزارت صمت به تصویب می‌رسند و مجوزهای فعالیت معدنی بر همین اساس صادر می‌شود. هرچند سازمان برنامه و بودجه کشور دستورالعمل‌ها و ضوابطی برای فعالیت‌های معدنی منتشر کرده، اما هنوز نظامی یکپارچه، شفاف و الزام‌آور برای رعایت دقیق این دستورالعمل‌ها و اعطای اعتبار بین‌المللی به مجوزهای صادره شکل نگرفته است.

عدم عضویت ایران در مجامع بین‌المللی ارزشگذاری و طبقه‌بندی منابع و ذخایر معدنی و نبود اجرای استانداردهای مرتبط در کشور، منجر به تولید اطلاعات غیرقابل اعتماد درباره منابع معدنی شده است. ثبت این اطلاعات در اسناد رسمی مانند گواهی کشف یا پروانه بهره‌برداری، چالش‌های بزرگی را در زمینه‌هایی چون ارزش‌گذاری معادن، جذب سرمایه‌گذاری داخلی و خارجی، استفاده از تسهیلات مالی، و شفافیت در محاسبه و دریافت حقوق دولتی معادن ایجاد کرده است.


این چالش‌ها در نهایت به بلااستفاده ماندن ظرفیت‌های گسترده معدنی کشور، گسترش فعالیت‌های غیرمولد در بخش معدن، واسطه گری و اتلاف منابع ملی منجر شده‌اند. این در حالی است که با تکیه بر زیرساخت‌های موجود در کشور، امکان فراهم‌سازی شرایط لازم برای پیوستن به نظام‌های بین‌المللی طبقه‌بندی منابع و ذخایر معدنی وجود دارد. موسسه ارزش‌گذاری منابع، ذخایر و دارایی‌های معدنی ایرانیان نیز با چنین هدفی و در راستای تحقق این رسالت تأسیس شده است.


عنوان ماژول

توضیحات ماژول در این قسمت قرار میگیرد

معدن به جای نفت ایران، شعاری قدیمی یا استثماری جدید!!!؟


شهرام شریعتی

مدیرعامل و رئیس هیأت مدیره مؤسسه واکاوی منابع، ذخایر و دارائی‌های معدنی ایرانیان

دوباره شعار قدیمی معدن به جای نفت، کلید واژه جدید دولتمردان شده و افرادی بدون در نظر گرفتن ابعاد عقب ماندگی بخش معدن نسبت به تکرار آن ابرام می‌ورزند. وجود یک ذخیره معدنی بدون اکتشافات مدرن، زیر ساخت، منابع انسانی متخصص، جایگاه و روابط بین المللی، بسته‌های تشویقی و... شعاری تکراری و عقب مانده است و نمی‌توان نسبت به آن جو سازی نمود. روزگاری همه آرزوی جایگزینی معدن به جای نفت را در سر داشتند و در دهه80 شمسی این شعار به اوج خود رسید ولی در آن زمان قرار بود شرکت‌های بین المللی بدون تحریم و با تمام قوا زمینه این جایگزینی را فراهم کنند. امروز ماشین آلات، تکنولوژی، منابع انسانی و... همگی خاک خورده‌اند و زیر ساخت‌ها با واژه جدیدی به نام ناترازی در حال نابودی است. سیستم پولی و بانکی ایران نیز دسترسی لازم را به بانک‌های جهانی ندارد و به قول وزیر سابق اقتصاد حدود 20 درصد بهای نفت ایران در ده سال گذشته هزینه دور زدن تحریم‌ها شده است. حال چطور و چگونه و با چه هدفی این شعار به ذهن دولتمردان متبادر می‌شود جای سوال است. معادن ایران هنوز ارزشگذاری نشده‌اند و اگر شوند بسیاری از فساد‌های احتمالی در آنها سر باز می‌کند. چگونه می‌توان معدنی را که ارزش و ذخیره آن را نمی‌دانیم می‌خواهد جایگزین نفت100 ساله شود؟ قطعا میزان ارزش معادن ایران بسیار بالاست و چندین هزار میلیارد دلار ارزش خواهد داشت ولی بدون بررسی کارشناسان حرفه ای و افراد ذیصلاح بین المللی عاقبت کار احتمالا به دو مقصد ختم خواهد شد. اول اینکه ثروت ملی با واگذاری‌های عجولانه به باد خواهد رفت و دوم اینکه هیچ سرمایه‌گذار خارجی به کشور برای سرمایه‌گذاری خارجی ورود نخواهد کرد. عدم وجود بسته‌های استاندارد سرمایه‌گذاری با ارزشگذاری استاندارد تنها راه اعلام آمادگی برای جذب سرمایه‌گذار در کشوری سرمایه‌پذیر نظیر ایران است. به جای تمرکز بر شعار‌های پوپولیستی باید بر رفع مشکلات بین المللی و ایجاد بسته‌های سرمایه‌گذاری استاندارد تمرکز نمود.

اهمیت کنوانسیون‌های پالرمو CFT و FATF در اقتصاد ایران

نام آلبوم: اهمیت کنوانسیون های پالرمو CFT و FATF در اقتصاد ایران
نام آلبوم: اهمیت کنوانسیون های پالرمو CFT و FATF در اقتصاد ایران (بخش دوم)
نام آلبوم: اهمیت کنوانسیون های پالرمو CFT و FATF در اقتصاد ایران (بخش سوم)
بخشی از نامه سرگشاده رئیس مؤسسه ارزشگذاری معدن (VAMDAM) به رئیس جمهور در خصوص اهمیت ارزشگذاری معادن و حفظ ثروت ملی بخشی از نامه سرگشاده رئیس مؤسسه ارزشگذاری معدن (VAMDAM) به رئیس جمهور در خصوص اهمیت ارزشگذاری معادن و حفظ ثروت ملی
بخشی از نامه سرگشاده رئیس مؤسسه ارزشگذاری معدن (VAMDAM) به رئیس جمهور در خصوص اهمیت ارزشگذاری معادن و حفظ ثروت ملی

ما در مؤسسه ارزشگذاری معادن موظف هستیم موضوعات ذیل را تأکید و تکرار نماییم تا زمانیکه گوش شنوائی برای حل مشکلات بخش معدن بیابیم و مراقبت از سرمایه و ثروت ملی را وظیفه خود دانسته و در جهت صیانت از آن تمامی تلاش خود را خواهیم نمود.
1_ برای ما تفاوتی نمی‌کند که سرمایه‌گذاری خارجی در بخش معدن و صنایع معدنی ایران توسط کدام دولت خارجی یا شرکت خصوصی بین المللی انجام پذیرد، آن چیز که مهم است، حفظ حقوق عامه و ثروت ملی است. سؤال ما اینجاست که پس از سال‌ها فشار به جامعه معدنی کشور و تصاحب معادن بزرگ توسط دولت و حاکمیت نحوه جذب سرمایه‌گذاری خارجی آتی بعد از حلFATF و رفع تحریم‌ها به چه صورت و بر چه مبنائی صورت خواهد پذیرفت.
آیا قرار است هر مجموعه بین المللی فقط به تشخیص دولت یا حاکمیت نسبت به سرمایه‌گذاری در معادن کشور اقدام کند یا باید بر مبنا ارزشگذاری سالم و صحیح با حفظ حقوق عامه این امر صورت پذیرد؟
2_ راهکار شما برای ارزشگذاری و واگذاری منافع حاصل از معادن ایران به سرمایه‌گذار خارجی چیست؟ آیا دولت توانمندی لازم را برای تعیین ارزش معادن دارد و آیا این ارزشگذاری مورد قبول طرف‌های خارجی هست یا خیر؟

3_ آیا دولت و حاکمیت استراتژی لازم را در بخش معدن و صنایع معدنی در برنامه‌های 5 ساله تا 20 ساله و بالاتر برای خود تدوین نموده است یا خیر؟ البته بنده جواب این سؤال را می‌دانم و جواب آن خیر است زیرا مدیران صنعتی و معدنی کشور دهه‌هاست فاقد استراتژی بلند مدت در معادن، انفال و ثروت ملی هستند. و اگر بنده اشتباه می‌کنم یک نسخه از برنامه خود را برای عموم منتشر نمایند.
4_ گروهی در بخش خصوصی نگران واگذاری‌های آتی هستند و معتقدیم این عدم وجود استراتژی به هدر رفت سرمایه، منابع و ذخایر ملی می‌انجامد.
5_ کمتر از ده‌ هزار معدن فعال در ایران وجود دارد و بر اساس اصل 44 قانون اساسی انفال و ثروت ملی محسوب می‌شوند. لطفا پس از 46 سال از تصویب قانون اساسی واضح و به تفکیک بفرمائید، ارزش این معادن بر اساس پروتکل‌های ارزشگذاری بین المللی چقدر است؟ می‌خواهم بدانم آیا دولت، ارزش سرمایه بالقوه‌ای که در اختیار دارد را می‌داند یا خیر؟ جواب این سؤال را هم می‌دانیم. خیر نمی‌داند.
6_ سؤال آخر اینکه چرا دولت‌ها به تعیین ارزش معادن اقدام ننموده‌اند و آمار غیر صحیح و غیر شفاف ارائه داده‌اند و این روند تا چه زمانی ادامه خواهد یافت؟
ما در مؤسسه ارزشگذاری معادن به کمک مؤسسات ارزشگذاری معتبر در سراسر دنیا آماده‌ایم که به شما کمک کنیم ارزش معادن ایران را محاسبه و بسته‌های دقیق و معتبر سرمایه‌گذاری را برای جذب سرمایه‌گذاری خارجی با استناد به پروتکل‌های بورس‌های بین المللی ارائه دهیم تا ثروت ملی بازیچه دست گروه‌های مافیائی و کاسبان تحریم نشود.
هزاران میلیارد دلار ثروت ملی نباید و نمی‌تواند بدون برنامه‌ریزی و برنامه جامع راهبردی برای جذب سرمایه‌گذار خارجی رها شود و مدیران دولتی معادن ثابت نموده‌اند برنامه‌ای در این خصوص ندارند و این امر باید به بخش خصوصی واگذار شود. هرچند که به تازگی و بعد از شفافیت‌های انجام شده توسط بخش خصوصی متخصص، مدیران ارشد کشور بدون ارائه برنامه، به جذب سرمایه‌گذاری خارجی تأکید می‌کنند.

عنوان ماژول

توضیحات ماژول در این قسمت قرار میگیرد

به جای داستان تخیلی، عدد بگویید و زیرش را امضاء کنید

ارزش ذخایر معدنی ایران چقدر است؟


شهرام شریعتی

مدیرعامل و رئیس هیأت مدیره مؤسسه واکاوی منابع، ذخایر و دارائی‌های معدنی ایرانیان

بعد از گذشت 46سال از ساختار جدید مدیریتی در کشور هنوز آمار جدی و قابل اتکایی در خصوص میزان منابع و ذخایر معدنی در دسترس نیست و مدیران معدنی کشور از وزیر گرفته تا معاونان ایشان و حتی شرکت‌ها و تشکل‌های بخش خصوصی اعدادی را منتشر می‌کنند که اثبات آنها دشوار است. آمار ارائه شده با تکیه بر هزینه کرد‌ها نشان می‎‌دهد که میزان حفاری‌های اکتشافی در کشور رو به توسعه است و این امر می‌تواند ما را در توسعه اکتشافی امیدوار سازد ولی صرف هزینه برای حفاری بدون نگاه سرمایه‌گذاری اتلاف منابع مالی و انسانی محسوب می‌شود. اکتشاف وظیفه حاکمیت است و این مفهوم برای مدیران کشور مخصوصا مدیران تخصصی معادن هنوز مفهوم درستی ندارد. افتخار به اینکه هر مدیری در مصاحبه‌، پای بخش خصوصی را به میان میکشد و از آن به عنوان دستاورد یاد  می‌کند، بسیار اشتباه و ارائه دیتا غلط به جامعه هدف محسوب می‌گردد. اگر منظور از بخش خصوصی یک یا چند مجموعه رانتی و خصولتی است، بهتر است آن را از دایره بخش خصوصی خارج کنیم و نام بخش خصوصی را با این جملات خدشه‌دار نسازیم. روی صحبت بنده با رئیس سازمان زمین‌ شناسی و اکتشافات معدنی کشور است که پس از سال‌ها حضور در بخش معدن، مانند گذشته، بستر معدن را با راهرو‌های قانون‌گذاری و لابی‌های سیاسی اشتباه گرفته است. مدیریت معدنی از زمین شناسی تا صادرات، یک مقوله مهندسی و فنی است و نیازمند نگاه و برنامه جامع است. ما نیازمند یک برنامه کوتاه مدت، میان مدت و بلند مدت در این بخش هستیم که در تدوین آن باید اکثریت جامعه فنی و مهندسی حضور داشته باشند، در عین حال حاکمیت آن را پذیرفته و بودجه مشخص برای آن تدوین کند. ولی تاکنون تمامی برنامه‌ها در حد و حدود صحبت و سخنرانی و عدد و رقم‌های ابتدایی باقی مانده است و یا تلف شده‌اند.

تبدیل سنگ آهن به آهن رباهای بسیار قدرتمند چند میلیون دلاری یک استراتژی پویاست درحالیکه مدیران کشور، تولید کنستانتره و نهایت امر فولاد آب بر را نهایت تکنولوژی می‌دانند و مابقی را رها کرده اند.

از مدیران معدنی کشور یک سوال واضح و شفاف دارم اگر می‌توانید با تلرانس حتی 30تا50 درصد پاسخ بنده را بدهید. ارزش ذخایر معدنی ما امروز به تفکیک مواد معدنی چه قدر است؟ عدد بگویید و زیرش را برای ثبت در سابقه کاریتان امضاء و پاراف کنید که چه استراتژی برای این حجم از منابع و ذخایر دارید؟ قول می‌دهم که سکوت می‌کنید.

این حق ماست که بدانیم مدیران معدنی کشور در این سال‌ها چه دستاوردی را از منابع طبیعی برای ما به ارزش افزوده تبدیل نموده‌اند و باید بدانیم چرا مدیران کشور برای سخنرانی‌ها و ارائه آمار هیچ بانک اطلاعاتی مطمئنی جز صحبت‌های مدیران بخش خصوصی ندارند همانگونه که حق داریم بدانیم مالیات اخذ شده صرف چه اموری می‌شوند. حاکمیت باید خود را شفاف و دانا کند در غیر این صورت بخش معادن ایران کماکان رو به افول خواهد رفت. نگرانی از آنجا تشدید می‌شود که با بوی توافق، احتمال واگذاری‌های بی‌پروا در بخش معدن و صنایع معدنی بدون در نظر گرفتن ارزش واقعی معادن رو به افزایش است و حاکمیت عمداً تمایلی به ارزشگذاری ندارد.

هزینه‌های تحریم

به طور مشخص می توان گفت که 800 تا 1000 میلارد دلار ضرر عدم ورود سرمایه گذاری خارجی به ایران است. با در نظر گرفتن این مهم نیاز است که اقدامات لازم جهت بازگشت سرمایه به کشور صورت گیرد. تحریم ها بر خلاف آنچه که برخی از مدیران اعلام کرده اند، کاغذ پاره نیستند! در پی تحریم ها بسیاری از شرکتهای بزرگ نفتی از کشور خارج شدند که می توان به شل ، توتال و حتی شرکتهای کوچک اشاره کرد که در حال حاضر از عرصه صنایع غذایی و الکترونیک کشور خارج شده اند.

عنوان ماژول

توضیحات ماژول در این قسمت قرار میگیرد

نام آلبوم: هزینه‌های تحریم

بررسی خسارات احتمالی فاجعه بندر شهید رجایی از نگاه اقتصادی


در روز حدود ۴۵۰ هزار تن محصولات مختلف از این بندر جا به جا می‌شود و فقط ۱۰ روز این محصولات در بندر دپو شده باقی بمانند یعنی حدود ۵ میلیون تن محصول قابلیت حمل به داخل کشور را نخواهند داشت. وی در ادامه افزود: با توجه به آنکه در ساعات اولیه این فاجعه هستیم نمی‌توان به طور دقیق محاسبه نمود که میزان خسارت وارده چه میزانی می‌تواند باشد. پس از خاموش شدن آتش در ابتدا باید محاسبه شود که چه میزان خسارت به بندر وارد آمده و سپس میزان خسارت وارده به کانتینر ها، محموله‌ها و تجهیزات موجود در بندر محاسبه شود.

عنوان ماژول

توضیحات ماژول در این قسمت قرار میگیرد

نام آلبوم:

عنوان ماژول

توضیحات ماژول در این قسمت قرار میگیرد

شفافیت را اشتباه فهمیده‌اید؛ ارزشگذاری جای مافیا معدنی نیست.



شهرام شریعتی

مدیرعامل و رئیس هیأت مدیره مؤسسه واکاوی منابع، ذخایر و دارائی‌های معدنی ایرانیان

در سال‌های اخیر به اشتباه موضوع ارزشگذاری دارائی‌های معدنی در کنار موضوع ارزشگذاری واقعی منابع و ذخایر معدنی در ایران موضوعی جذاب برای ورود مجموعه‌های غیرمعدنی با پوشش ارزشگذاری واقعی به بورس و استفاده از تسهیلات بانکی شده‌است و بسته بودن درهای ایران به واسطه تحریم و FATF این سبک سرمایه‌گذاری را ترویج و توسعه داده‌است و می‌توان مثال‌های زیادی از تجدید ارزیابی یا ارزشگذاری معادن و صنایع معدنی به صورت غیر واقعی را در کشور بیان نمود. همچنین نقش کاسبان تحریم و مفسدان اقتصادی را در این خصوص نمی‌توان کم‌رنگ جلوه داد.

جداول ارزشگذاری رایج در بخش معدن ایران هیچکدام قطعیت لازم را برای سرمایه‌گذاری تأمین نمی‌کند و علت آن عدم شفافیت دیتاهای اکتشافی و زمین‌شناسی همچنین نبود روش‌های استاندارد اکتشافی در کشور است. موضوع تعیین ارزش واقعی منابع و ذخایر یک بحث اقتصادی و مهندسی است.که نیاز به مدیریت دقیق دارد و با ورود مافیا و شبه متخصصین، همچنین دولتی‎‌ها قوام نخواهد یافت. تا یکسال پیش هیچکس درباره ارزشگذاری واقعی صحبت نمی‌کرد ولی امروزه مانند هر موضوع جدید دیگری، همه درباره آن صحبت می‌کنند درحالیکه حتی تاکنون یک فرمت ارزشگذاری را از نزدیک ندیده‌اند. شفافیت رکن رکین در سرمایه‌گذاری است و شرکت‌های سرمایه‌پذیر باید صداقت لازم را در تهیه آمار و مدارک داشته‌باشند. شفافیت در ارزشگذاری منابع، ذخایر و دارائی‌های معدنی از دو جنبه حائز اهمیت است.

اول اینکه معادن، ثروت ملی هستند و سهم مردم از آن باید در قالب حقوق عامه به دقت سنجیده شود تا منافع حاصل از منابع اقتصادی و طبیعی ایران به تاراج نرود.

دوم اینکه شرکت‌های سرمایه‌گذاری خارجی اعتماد لازم را برای ورود به معادن ایران پیدا کنند و زنجیره جذب سرمایه هر روز تکمیل تر گردد.

با این هدف مکاتبات گسترده‌ای با نهادهای حاکمیتی، دولت و بخش خصوصی انجام شده‌است و ابعاد این موضوع تشریح شده، امیدوارم که نه تنها موضوع ارزشگذاری واقعی قوام و دوام یابد پای مافیا خود متخصص پندار که نقاب شفافیت به چهره دارند از این مقوله جا بماند. سازمان‌های دولتی و حاکمیتی و نظامی می‌توانند زمینه‌ساز این شفافیت باشند ولی بر اساس قوانین بین‌المللی نقش نظارتی آنها نمی‌تواند به اجرا لطمه‌ای وارد کند. نمونه‌های شفاف مؤسسات ارزشگذاری خوشنام در بخش معادن دنیا نشان داده‌اند که شیشه‌ای بودن اطلاعات واقعی باعث ترغیب سرمایه‌گذار می‌شود و کشورها یا نهادهای سرمایه‌پذیر از منافع آن سود خواهند جست.

قیمت طلا، سکه و ارز در بازار ایران و آیند ه بحران اقتصادی

 اقتصاد کشور ایران مبتنی بر اخباری است که روزانه در رسانه‌های سیاسی و اقتصادی مخابره می‌شوند و همواره تاثیرپذیری بالایی از خبرها دارد.

با توجه به اینکه سالهاست اقتصاد ایران زیرساخت و فونداسیون مناسب را برای رشد ایجاد نکرده‌است و یا اینکه نتوانسته آن را تقویت کند همواره متوسل به اخباری است که مسبب متلاتم شدن اقتصاد کشور می‌شوند.

یکی از مهم ترین دلایل بالا رفتن قیمت ارز در چند هفته گذشته انتخابات آمریکا بوده‌است.

مقداری از این تلاتم به دلیل آن است که اقتصاد کشور، اقتصاد لرزانی شده‌است و مردم همیشه نگران افت ارزش پول خود هستند.

اما همانطور که خبر یا اخباری باعث بالا رفتن قیمت ارز، طلا و... شده‌است به صورت خوش‌بینانه می‌توان گفت ممکن است اخباری منتشر شوند که تا حدودی باعث کاهش این قیمت‌ها باشند.

از آنجایی که در ایران دماسنج بازار طلا، ارز و بورس است؛ قیمت‌ها نشان دهنده آن است که روزهای داغی را برای اقتصاد کشور و همچنین طلا و ارز خواهیم داشت.

شاید بتوان با خبر درمانی اندکی وضعیت کنونی التیام پیدا کند اما واقعیت‌های کشور نشان دهنده آن است که باید به منابع خودمان تکیه کنیم و همچنین نگاه بهتری به دنیا داشته باشیم.

عنوان ماژول

توضیحات ماژول در این قسمت قرار میگیرد

نام آلبوم:

روابط تجاری ایران و روسیه در چارچوب توافق راهبردی


با توجه به آنکه روسیه یک کشور بزرگ دارای حق رأی در شورای امنیت سازمان ملل است و ما یکی از کشورهای عضو CIS و یکی از بزرگترین اقتصادهای دنیاست بنابراین در تجارت بین المللی بسیار حایز اهمیت است.

واقعیت روابط ایران و روسیه نشان می‌دهد تراز تجاری ایران و روسیه همیشه به نفع روسیه بوده‌است و تجار ایرانی مخصوصاً بخش خصوصی از آن انتفاع خاصی نبرده‌اند.

ترکیه و قزاقستان حدود 3.5 برابر آمار تجارت بین ایران و روسیه با روسیه تجارت می‌کنند. حتی کشور های عربی با وجود فاصله زیادی که با روسیه دارند تجارت متفاوتی با این کشور دارند. روس‌ها در حال سرمایه‌گذاری در کشورهای عربی هستند ولی با ما بیشتر علاقه مند به تجارت و مبادله می‌باشند که این دو مفهوم به صورت کلی متفاوت است. یعنی روسیه سعی دارد از ایران کالا بگیرد یا به ما کالا بدهد اما در کشورهای عربی در حال سرمایه‌گذاری است.

ما باید مشکل اساسی FATF و پالرمو را حل بکنیم تا بتوانیم تمایلات دیگر کشورها را برای سرمایه گذاری با ایران بیشتر کنیم. روسیه واقعی را باید پس از برطرف شدن تحریمهایش و پایان جنگ اوکراین شناخت.


عنوان ماژول

توضیحات ماژول در این قسمت قرار میگیرد

نام آلبوم:

صدای VAMDAM

اهمیت تعیین ارزش منابع طبیعی برای جذب سرمایه‌گذاری خارجی

نام آلبوم: اهمیت تعیین ارزش منابع طبیعی ملی برای جذب سرمایه‌گذاری خارجی ( بخش اول)
نام آلبوم: اهمیت تعیین ارزش منابع طبیعی ملی برای جذب سرمایه‌گذاری خارجی(بخش دوم/پایانی)

صدای VAMDAM

مصادیق عدم حمایت دولت‌ها از سرمایه گذاری خارجی در بخش معدن

نام آلبوم: مصادیق عدم حمایت دولت ها از جذب سرمایه‌گذار خارجی در بخش معدن (بخش اول)
نام آلبوم: مصادیق عدم حمایت دولت‌ها از سرمایه گذاری خارجی در بخش معدن(بخش دوم)
نام آلبوم: مصادیق عدم حمایت دولت‌ها از سرمایه گذاری خارجی در بخش معدن (بخش سوم)
نام آلبوم: مصادیق عدم حمایت دولت‌ها از سرمایه گذاری خارجی در بخش معدن (بخش چهارم/پایانی)
اهمیت موسسه ارزشگذاری معادن ومدام در کشور اهمیت موسسه ارزشگذاری معادن ومدام در کشور
اهمیت موسسه ارزشگذاری معادن ومدام در کشور

موسسات ارزشگذاری در سراسر دنیا چندین هدف مشترک را دنبال می کنند، به این معنی که تمامی موسسات ارزشگذاری با هدف‌گذاری ثابت به دنبال آن هستند که کمترین ریسک را برای سرمایه گذاری در بخش معدن، دارایی های معدنی و منابع زمین شناسی فراهم کنند.  با توجه به این تعریف می توان گفت که موسسات ارزشگذای با هدف تامین امنیت سرمایه سرمایه گذاران خارجی برای ورود به کشورهای سرمایه پذیر ایجاد شده اند. درواقع کشوری که سرمایه پذیر بوده و منابع و ذخایر معدنی قابل توجهی دارد، خواه ناخواه برای اینکه سرمایه جذب کند، باید اثبات کند سرمایه ها چه میزان ارزشمند هستند. این وظیفه را موسساتی انجام می دهند که در دنیا با نام ارزشگذارای دارایی های معدنی شناخته می شوند. در حال حاضر نیز مقر اصلی آنها در کانادا، استرالیا، روسیه ، آمریکا و اتحادیه اروپا قرار دارد. مساله مهم این است که بدانیم اهداف کلیه موسسات ارزشگذاری معادن در دنیا ثابت است و با اندکی تغییر بر اساس نوع کشور ، آنها را در مناطق دیگر ملاحظه می کنیم. اما وظایف عمده موسسات ارزشگذاری زمانی مشخص می شود که سخن از تبادلات مالی و جذب سرمایه شود. به این معنی که اگر معدنی خواهان ورود  به بورس است یا قصد دارد از تسهیلات بانکی و بین المللی استفاده کند و ... 

تاثیر سیاست ترامپ در مقابل چین، بر نفت و معادن ایران تاثیر سیاست ترامپ در مقابل چین، بر نفت و معادن ایران
تاثیر سیاست ترامپ در مقابل چین، بر نفت و معادن ایران

با انتخاب ترامپ به عنوان رییس جمهور جدید ایالت متحده آمریکا، غالب سیاسیون و فعالان اقتصادی در ایران معتقدند که دوران سختی در پیش خواهد بود و اقتصاد ایران با چالش های بسیار جدی مواجه خواهد شد.
همانطور که در خبرها آمد، یکی از سیاست های ترامپ، راضی کردن چین به کاهش قابل توجه خرید نفت از ایران خواهد بود و چین هم به احتمال بسیار زیاد در مقابل دریافت امتیازهای مورد نظر خود، تن به این خواسته خواهد داد. متضرر اصلی این تصمیم ایران خواهد بود که تقریبا بازار بزرگی برای فروش نفت خود به جز چین در اختیار ندارد (آن هم با تخفیف های قابل توجه)، لذا گزینه بعدی نجات اقتصاد ایران با توجه به وضعیت حاکم بر صنایع و کارخانجات، معادن و مواد معدنی خواهند بود. به نظر می رسد اگر چه چین از نفت ایران چشم پوشی خواهد کرد، اما از مواد معدنی و معادن ایران پا پس نخواهد کشید، چرا که محصولات آنها جذاب و استراتژیک می باشد.
 

اهمیت مدیریت ارزشگذاری در بخش معدن و صنایع معدنی اهمیت مدیریت ارزشگذاری در بخش معدن و صنایع معدنی
اهمیت مدیریت ارزشگذاری در بخش معدن و صنایع معدنی

سالهاست ارزشگذاری دارایی های معدن و صنایع معدنی از طرق مختلف و توسط کارشناسان رسمی دادگستری، سازمان زمین شناسی و اکتشافات معدنی کشور، کارشناسان معدنی شرکت های دولتی و خصوصی در حال انجام است. اما کارشناسی آنها بر چه اساسی و با چه دستورالعمل استانداردی انجام می‏شود و تا چه حد قابل استناد می‏باشد. در واقع باید گفت درحالی که اکثر کشورهای معدنی دنیا از دستورالعمل های استاندارد گزارش نویسی استفاده می‏کنند در کشور ما از هیچ دستورالعمل یکپارچه در این زمینه استفاده نمی‏شود.

در ایالات متحده آمریکا دستورالعمل SME، در استرالیا JORC در روسیه NAEN در اتحادیه اروپا PERC در شیلی CRIRSCO،   در آفریقای جنوبی SAMREC دستورالعملهای مورد استفاده هستند که همگی با اهدافی نظیر صحت سنجی گزارش های تنظیمی در مراحل مختلف شناسایی اولیه تا بهره‌برداری، از ذخایر و دارایی‏های معدنی با رویکرد صیانت از حقوق عامه، واقعی سازی حقوق و مالیات پرداختی فعالان معادن با بهره گیری از بررسی‏های صحیح و کارشناسانه با روش‏های به روز…

#naen #jorc #valuation #samrec #perc #valmin #sme #فرد_ذیصلاح #موسسه_ارزش‌گذاری #ارزشگذاری_معادن #ایمیدرو #سازمان_زمین_شناسی #صمت #ومدام #vamdam #VAMDAM #معدن #صنایع_معدنی #معادن #اکتشاف #ذخایر #منابع_معدنی #ذخایر_معدنی #CRIRSCO #داراییهای_مشهود #داراییهای_نامشهود #برند_شش #شرکت_میامی #موسسه_ارزشگذاری_منابع_ذخایر_و_داراییهای_معدنی
 

افزودن ماژول جدید
0%